با توجه به روند رو به رشد نمایش های جناب غریب پور که جدیدن شدند استاد غریب پور (البته نه که این بنده ی حقیر ایشون رو به استادی نشناسم ، سوء تعبیر نشود ، فقط از کودکی شنیدم مشک آنست که خود ببوید و ...) بگذریم ، به ذهنم رسید که مطالبی رو عنوان کنم.
مطالبی که بعد از دیدن سه گانه ی قبلی ایشان به ذهنم رسید اما بیان نکردم ، شاید چون توسط دوستان دیگر بیان شده بود و شاید به حرمت اسم مولانا و شمس ، به خودم اجازه ندارم که بنویسم.
اما الان که می بینم نمایش های جناب غریب پور از سه گانه تبدیل به چهار و در آینده شاید پنج گانه بشوند ، حالا لازم می بینم که مهر سکوت رو بشکنم.
بعد از دیدن نمایش حافظ که دوست داشتم و مولانا که دوست نداشتم (حالا به هر دلیلی) بعضی از دوستان علاقه مند به اپرا پس از نظرخواهی از من ، از دیدن کار منصرف شدند . چرا که توقع دیدن اپرا روی صحنه داشتند . نه صرفن دیدن کلمه ی اپرا در بروشور و یا تعریف دو سه خطی از اپرا که توسط جناب غریب پور عزیز بیان شده.
تمام حرف بنده ی حقیر این است که همین یک کلمه ی اپرا ، قشر اپرادوستی را به سالن روانه می کند که قطعن پس از دیدن کار به دلیل عدم وجود
... دیدن ادامه ››
شاخصه های کلی اپرا ، اظهار نارضایتی می کنند. اتفاقی که تقریبن برای خود من و کاملن برای بعضی ها که می شناختم افتاد.
این که من در لا اسکالا یا کاخ گارنیه اپرای زنده ندیدم درست ، ولی به قدر کافی اپرای غیر زنده مشاهده کردم که اظهارات اخیرم بر مبنای آن ها ، یعنی اپراهای واقعی باشد و نه صرفن ویکی پیدیا.
و در آخر اینکه مواردی که گفته شد نظر شخصی بوده و به هیچ وجه قصد توهین ندارم و دلیل بیانش هم این بود قطعن جناب غریب پور جزو آن دسته از فعالان تئاتر که تنها هدفشان کشاندن مردم به سالن های تئاتر با استفاده از تبلیغات فریبنده هست و هیچ اهمیتی به راضی خارج شدن تماشاگر از سالن نمی دهند ، نمی باشد.