یادداشت رضا ثروتی بر نمایش ' آب آیینه و اثر پیگمالیون'
آّخالق این نمایش نوعی پارتیتور موسیقیایی نوشته است. فواصل سکوت ها و مکث ها، آنچنان با دقت و وسواس و البته شهود هنری تنظیم شده اند، که لحظه به لحظه ی اثر، احساس می کردم با نمایشی مواجه هستم که بدون بهره گیری از موسیقی، سیالیت و حال و هوای آن را به من انتقال می دهد. نمایشی که با نگاهی مینیمالیستی و استفاده از ایجاز در کلام، صحنه پردازی و کارگردانی، تمرکز خود را بر واکاوی شخصیت های نمایش می گذارد و با مطرح کردن دغدغه هایی انسانی مثل عشق و خیانت، نگاهی معاصر به این مقوله ها را دنبال می کند، بازیگران این نمایش با برداشتن فاصله ی خود از نقش ها، بازی هایی باور پذیر و تاثیر گذار ارائه می دهند، تا آنجا که اسم حقیقی شان به عنوان شخصیت های نمایش در فواصل صحنه ها روی پرده ی پروجکشن می آید، امیر احمد قزوینی دو نگاه علمی و اسطوره ای را همزمان با روایت معاصرش ارائه می دهد، مثل واکاوی انعکاس تصاویر آینه و تاثیراتی که رفتارهای انسانی بر مولکول های آب می گذارند، او همچنین ریشه یابی روایت معاصرش را در شخصیت اسطوره ایپیگمالیون، دنبال می کند و این انتقال ها را به درستی در دل روایت اصلی اش می تند. این نمایش علی رغم بی چیزی ظاهری اش در فرم، حرف های زیادی برای گفتن دارد.