در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | سبا س.ر درباره نمایش بالاخره این زندگی مال کیه؟: بالاخره این زندگی مالِ کیه؟ متن کن هریسونِ مجسمه ساز طی یک سانحه ر
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 14:37:44
بالاخره این زندگی مالِ کیه؟

متن
کن هریسونِ مجسمه ساز طی یک سانحه رانندگی به کل فلج می شود.شش ماه از بستری شدنش در بیمارستان می گذرد،بزرگ ترین تغییر زندگی او ازین پس می تواند انتقالش به بیمارستانی دیگر و زیستِ تختخوابی باشد و بس.
هریسون دو دو تا چهارتایش را کرده،انتخاب او مرگ است،مرگ برای مجسمه سازِ بی دست و پا،زندگیست.
-انتخاب- کلیدواژه ی این نمایشنامه است و از همان زمان که هریسون در سلامت عقل دست به انتخاب می زند،چالش داستانی شکل می گیرد
از دو زاویه می شود متن را حلاجی کرد و به ... دیدن ادامه ›› یک نتیجه رسید
یک:بیماری قصد ترک مریض خانه دارد،دکتر و پرستار و بهیار برای حفظ موقعیت شغلی،محل کار(بیمارستان) و رضایت فردی،بیمار را به هر زورچپانی زنده و زندانی در بیمارستان نگه می دارند
دو:فردی حق انتخاب دارد در یک سیستم اجتماعی/حکومتی،به قولی خواهان خلاف جهت شنا کردن است،سیستم می خواهد او را به هر زورچپانی زنده و زندانی به شیوه ی خود رام کند.
متن به قدری شیوا و سرراست -رضایت شخصی- را مسئله اش کرده که اگر فقط به قضاوت تصمیم یک بیمار فلج هم بیندیشیم،مطلب را گرفته ایم
حتی نیازی نیست از بازی قدرت و حکومت های واپس گرا حرفی به میان بیاوریم

کارگردانی
اشکان خیل نژاد جوان است و مستعد،از خیلی قدیمی های تو زرد هم جلوتر دارد می زند،هر چند برای من یکی -پچ پچه های پشت خط نبرد- شالوده ی همه کارهای پیش و پسِ خیل نژادست و ولاغیر اما همین که قدرت هدایت بازیگر،دقت در طراحی صحنه و لباس و موسیقی از سر و روی کارگردان بالا می رفت،کافیست که بگوییم خیل نژاد راه روشنی پیشِ چشم دارد.

بازی
نوید محمد زاده جوانک شیطانی است که دو ساعتی روی تخت تکه گوشتی می شود با میل جنسیِ بسیار و زبان تند و تیز و چشمانی سیاه چال.
هومن کیایی در کمال ناباوری خوب بود و الهه شه پرست نیز.
کیوان ساکت اف بالاخره بالاخره بالاخره دارد کمی اندکی بازیگری می آموزد،شکر

دیالوگ انتخابی
تنها اتفاق مثبت حضور من این است که آدم‌ها به من محبت کنند تا حالشان خوب شود
سپاس از نقد خوبتون. از اینکه قسمتهای "متن"، "کارگردانی" و "بازی" رو به وضوح جدا کردید و هر کدوم رو مفید و مختصر شرح دادید خیلی لذت بردم. موفق باشید.
۰۱ آذر ۱۳۹۳
والا مردم ما که عادت دارند الکی بخندند. شبی که من این کار رو دیدم خیلی از قسمتهای سنگین و غمگین کار خیلی ها می خندیدند! در کل نمایش کمدی نیست، ولی رگه های طنز (البته بنظر من طنز تلخ) درش هست. و البته یک سری حرکات و دیالوگها طراحی شدند تا مردم بخندند و کار از یکنواختی خارج بشه.
۰۶ آذر ۱۳۹۳
مردم نمیخندند ، وامانده اند از گریه ...
۰۸ آذر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید