شهریارِ گرامی
چقدر تامِس مور را میشناسی ؟ شهرِخدای او را خوانده ای واگرنه میدانی که یوتوپیای او ساختنِ بهشتِ خدا روی زمین بوده ؟ بی تردید یک وعده ی انجام نشدنی برای فریفتنِ همان توده ی مَردُم که دنبالِ هرچیزی که بِجنبد میروند وچه خوب که هانری هشتم دیکتاتوربود!! ونگذاشت تا کسی رقیبِ خودش درعوامفریبی باشد !! اتفاقاً خداوند انسان های معمولی وعادّی را بیشتر درپناه خود میگیرد. آدمی همان بهتر که خودش باشد ؛ نه عادی ومعمولی چون توده هایِ بی شکل وَ نه ازآن جورنُخبه ها که همیشه ازدماغ فیل میافتند روی گُرده ی توده ها تا ازآنها تَسمه بکشند ! با این همه انفعالِ حسّی شما را خوب می فهمم . موفق باشی !