در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | هادی بشری درباره فیلم چند متر مکعب عشق: نکته سنجی و ریزبینی برای هیچ کاراکترها به نوبه معرفی می شوند و تماش
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 04:15:42
نکته سنجی و ریزبینی برای هیچ

کاراکترها به نوبه معرفی می شوند و تماشگر از هر ابهامی در امان است. نقش های فرعی به زیبایی در شکل گیری قصه دخیل می شوند. بوطیقای ارسطویی نیز مشهود است. ابتدا، اوج و پایان از هم تمییز داده می شوند. موسیقی فیلم که بسیار دلنشین در پس زمینه داستان هنرنمایی می کند. نور هم جز در موارد بسیار خاکستری و اغراق آمیز در کل آزار دهنده نبود. کادرهای مناسب و .... و اما همه این ریزبینی ها برای چه؟؟؟!!!
برای به داستان درآوردن عشقی؟؟؟ که اگر چه تا حدودی باورپذیر است اما در جامعه امروزی ما محلی از اعراب ندارد؟ و اگر هم داشته باشد تحسین شده نیستند. عاشق و معشوق " چند متر مکعب " اگر چه می توانند نمایندگان انسان های زلال باشند و لی نماد عشق بودنشان با علامت سوال بزرگی روبرو است. آیا دختری که حتی از اظهار در دوست داشتن عاجز است ( چه صحنه ملال آوری ) را می توان نماد عشق محسوب نمود؟؟؟ دختر و پسر فیلم اینقد غیر بالغ و ناپخته هستند که بیشتر حس ترحم را بر می انگیزانند تا حس عشق را. ای کاش محمودی کاراکترهای بالغ تری را برای این نقش ها برمیگزید. چند متر مکعب بیش از آنکه با حال و هوای ایرانی انطباق داشته باشد منطبق بر شرایط افغان ها ست. فیلم گرچه ممکن است ساعاتی بیننده را با حس ترحم به فکر فرو دارد ولی به یقین به زودی فراموش می شود چون سنخیتی با شرایط در حال گذار ایرانی ندارد. اگر چه دقت جمشید محمودی در رعایت جزئیات فیلم ستودنی است ولی این پرسش اساسی مطرح است که آیا در سینمای ایران با تولید حدود 30 فیلم متوسط در سال، سوژه " چند متر مکعب " جایگاهی دارد؟؟؟ و آیا بهتر نبود کارگردان به موضوعی جامع تر بپردازد؟
داستانی ... دیدن ادامه ›› که محمودی روایت می کند از ریتم خوبی برخوردار است. صحنه های فیلم تا نیمه داستان باور پذیر می باشند ولی از لحظه فهمیدن پدر از ارتباط دخترش، شاهد دیالوگ های کلیشه و تعقیب و گریز گانگستری هستیم. انتخاب مسعود میرطاهری که پیش تر شاهد بازی توانایش در تیاتر نیز بودیم در شکل گیری اتفاقات داستان نقش راهبردی دارد . بازی علیرضا استادی نیز قابل قبول بود ولی انتخاب نادر فلاح به عنوان یک افغان باورپذیر نبود. ساعد سهیلی هم بنظرم مدت هاست تفاوتی در بازیش احساس نمی شود و همان ساعد سهیلی را می بینیم که در کلاشینکف و .....

جمشید محمودی در اولین ساخته بلندش نشان داد که کارگردانی است که جزئیات سینما را خوب می شناسد و امید است که در آینده با فیلم نامه هایی شاخص شاهد کارهای بهتری از او باشیم.