در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | امیرحسین درباره نمایش مرگ فروشنده: اوففففففففففففففف عحب کاری بود این کار خیلی زیبا بود در باره ی نمای
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 05:29:47
اوففففففففففففففف
عحب کاری بود این کار خیلی زیبا بود
در باره ی نمایش نامه که حرفی نمی زنم چون چیزی نمی تونم بگم نمی دونو آرتور میلر چطور می تونست بهتر از این بنویسه
ویلیام شخصیتی بود به شدت از خود راضی و مغرور، و تقریبا به هیچ کس احترام نمی گذاشت
جمله ای که مدام به همسرش می گفت: اوه عزیزم تو این جایی؟ نشانه ی بی توجهی اون به همسرش بود که این بی توجهی به شکل های مختلف ادامه داشت اون نه تنها به همسرش بلکه به هیچ کس توجه نداشت و مدام به گذشته فکر می کرد
همسر ویلیام از آن زنهای ایده آل بود بشور، بپز، به شوهرت برس، به بچه هات رسیدگی کن و... به نظرم بیشتر حالت تیپیک داشت
برادر ها یکی دروغ گو و شیاد بود که فکر می کرد با دوز و کلک می شه به همه جا رسید و دیگری واقع بین بود و تقریبا نه ... دیدن ادامه ›› کاملا درستکار
چیزی که من متوجه نشدم این بود که چرا چارلی مدام به ویلی پول می داد؟ واقعا فقط به خاطر رفاقت بود؟
صدای گفت و گو ها که اول نمایش اومد ایجاد تعلیق و کنحکاوی کرد و ساختار غیرخطی کار بر این دو ویژگی بیشتر تاکید می کرد
حمیدرضا آذرنگ نابغه ست فکر کنم نه؟ چطور می تونه این قدر خوب بازی کنه؟ بازی حمیدرضا آذرنگ بی نظیر بود بعد از او رحیم نوروزی بعد خانم نسیم ادبی