آریستوفان نمایشنامه نویس باستان در نمایشنامه ی با عنوان «ابرها» ایده ی افلاطون را برعکس میکند و در آنجا اشاره دارد که فلاسفه دچار ساختن و بافتن مهملات و توهمات هستند نه به قول افلاطون ادیبان. در طول تاریخ نیز نزاعهای زیادی بین این دو طیف بوده که منجر به پدیدار شدن رهیافتهای خاصی از معرفت شده از آن نمونه میتوان به نیچه و پُل دومان اشاره داشت. شکی در این نیست که ادبیات و فلسفه به شکلی ماهوی با یکدیگر متمایزند و کار فیلسوف از کار ادیب جداست.اما یکی از آن انواع ادبی که به شکلی کاملا" مستثنا همواره مورد ارجاع و استفاده ی فلاسفه بوده و ظهور آن همسو با تفکر مدرن است،رمان میباشد
( منبع: روزنامه ابتکار:
http://ebtekarnews.com/Ebtekar/News.aspx?NID=130776&Keyword=%DA%A9%D8%A7%D9%88%D8%A7%D9%86%20%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D9%BE%D9%88%D8%B1 )