در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | علی سیمایی درباره نمایش ستوان آینیشمور: با چند روز تاخیر تصمیم گرفتم نظرم بنویسم.. مارتین مک دونا جزو نویسنده
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 05:25:41
با چند روز تاخیر تصمیم گرفتم نظرم بنویسم.. مارتین مک دونا جزو نویسنده هایی که فک میکنم متنهاش خیلی ترجیح نمیدم شاید از این جهت که خیلی به تلفیق لودگی یا شوخی با جنایت و خشونت علاقه ای ندارم.. فک میکنم این شوخی ها از کیفیت خشونت متن کم میکنه .. البته کاملن نظر شخصیه. نمایش در کل نمایش خوبی بود و بازی های خوب و شاید همین باعث شد کم کم نمایش دوست داشته باشم و باهاش تا انتها بیام. اون شوخی ابتدای نمایش دوست نداشتم البته که اغلب تماشاچیان به نظر میرسید در حال ریسه رفتن هستند.. باز هم در حین نمایش دیدم کم نیستن دوستانی که به ترک دیوار هم میخندند یا من مشکل دارم و سخت به دیالوگ ها میخندم!! برام جالب بود چند وقت پیش فیلم در بروژ مک دونا رو دیدم و بعد از دیدن این نمایش به یه سری چیز میرسیدم که متشابه بودن مثل اصول ... در فیلم هم میبینیم که تا انتها همه چیز بر اساس اصول انجام میشه مثل اینکه افراد بیگناه کشته نشوند و هر دو طرف در برابری با هم بجنگند و در فیلم میبینیم که چون دو نفر قاتل دو فرد بیگناه رو کشتن و این خلاف اصوله باید بمیرن ... این پابندی به اصول در این نمایش هم می تونیم ببینیم.. نوشته مک دونا منو سر دو راهی میزاره که از خشونت بسیار متن لذت ببرم یا از شوخی های متن..!! :دی
خواهشا در مورد ترک دیوار درست صحبت کنید، ایشون بسیار هم خنده دار هستن من خودم هروقت میبینم میخندم.
مشکل دوستانی هستن که به چیزایی که خنده دار نیستن میخندن یا کارگردانی که یک متن جدی رو به صرفا کمدی تبدیل میکنه.
۰۲ بهمن ۱۳۹۳
ستوان جان! نه من کار شما رو فرصت نشد ببینم.
اما در مورد تماشاگر و سوالتون مثالی میزنم و قضاوت با خودتون که بعضی خندیدین ها نشانه چیست؟!
در نمایش مرگ فروشنده که اخیرا تو سالن اصلی اجرا داشت آذرنگ یم دیالوک بامزه داشت که میگفت "شب بخیر!" و بار اول خیلی خنده دار بود و حتی بار دوم و سوم هم میشد خندید اما از یک جایی به بعد از نظر من خنده دار نبود هرچند هنوز بانمک ادا میشد، به نظرم کارگردان داشت استیصال و درماندگی و خرفتی پدر رو نشون میداد که در پایان حرفاش یه شب بخیر میگه و بحث رو تموم میکنه.
حالا شما میگی من به اون تماشاگری که برای ششم و هفتم هم بلند بلند توو یه صحنه تراژیک میخنده چی بگم؟!! یا اونی که میاد مینویسه اصرار زیاد کارگردان برای خندوندن به کار لطمه زده؟؟
۰۳ بهمن ۱۳۹۳
جناب سیمایی عزیز من برداشتی از صحبت های شما نکردم قصد پاسخگویی رو هم نداشتم اون سوال هم به خاطر تکرار این موضوع در نوشته های دوستان برام پیش اومد فقط یه سوال بود همین

آقای ملک عزیز درست میفرمایید ولی یکم به سلیقه و خلق و خوی آدمها هم مربوطه مثلا بعضی ها خوش خنده هستند و تو زندگی روزمره هم با یک شوخی ساده و دم دستی به قهقهه میفتن.بعضی دیرتر رها میشن یا مثلا گروهی طرفدار چاپلین میشن و گروهی دیگه از ژاک تاتی خوششون میاد.

در مورد کار ما هم چون سعی شده تاکید میکنم سعی شده به گروتسک نزدیک بشیم بنا به ماهیت گروتسک یه سردرگمی تو خندیدن و یا نخندیدن ایجاد میشد
در نهایت لذت بردم از مصاحبت با شما دوستان عزیز
۰۳ بهمن ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید