((1))
اول خزیده می آید تو
از لولای در با نم دیوار
سرایت می کند به حفره های توی چشم
در هجای اضافی
جای اضافی
آن پایین اما
نقطه ا ی سیاه شده است
دهانی که باز می شود به
آ آ آ آ آ آ آ
طول خیابان را آ آ آ آ
((-این کلاه شماست آقا ؟
و این دسته
... دیدن ادامه ››
کلید
آیا قفلی را باز خواهد کرد؟ ))
اگر تمام درها را باز کنی
بازهم باید از لولا بیایی تو
جایی که انگشت می زنی
پررنگ می شوم
و نقش زن را تعهد میکنم
تعهد در فرهنگ ما یعنی
((عهده دار شدن
کاری را به عهده گرفتن
عهدو پیمان بستن ))
و تو را
و در را
پشت همه ی درها سرت را
پشت سرت را
که برای لحظه ای کوتاه مکث می کنی
به جا نمی آورم
بیا تو
بی آؤا ، بی سرکش ، بی نقطه ی سیاه
کلا هت راکه بردارم
آ آ آ آ آ
جیغ می کشد
یکی میان درو لولا
که مدام باز می شود
ومدام بسته
با شلواری تنگ و لباسی قرمز
مدام باز می شود
ومدام بسته
این کلاه شماست آقا ؟
واین دسته کلید
ما لولا نداریم
وکسی
که روی صورتش چنگ بیاندازد
با تمام ساق ها و ساقه هایش بیاید تو
بعد با یک انگشت
و لکه ای سیاه
سیاه و کشیده
طول خیا بان را برگردد به چپ
برگردد به زنی که بلعیده ام
هرشب خانه مرا می بلعد
خوشبختی مرا بلعیده است
در سکوتی عظیم
روبه دیوار پنجره را باز کردیم
با وحشت زیاد
صدای زیاد
لولای زیاد
که توی من جیر جیر می کردنند
گلشیفته کتال _ همینک در مجموعه ای زیر چاپ