نمایش فهرست برای شخص من نمایش قابل تقدیری بود و تا حدی دوست داشتنی ولی البته میشه گفت نقدهای جدی هم بهش وارده. بنظرم یکی از مشکلات اصلی کار همون شخصیت اول نمایشه. شخصیت اولی که اتفاقات گوناگون نمایش یه جورایی برای اون در مرز ذهنیت و عینیت هستن. ولی به هیچ وجه شخصیت دد چه از نظر متن نمایشی و چه از نظر بازی بازیگرانش نمی تواند نقطه ثقل اثر باشه و به همین دلیل نمایش صرفا به مجموعه ای از حضور مردگان تبدیل میشه. به عبارت دیگه هیچ کدوم از این اتفاقا نمی تونن برای شخصیت دد به صورتی تاثیرگذار بحران درونیش رو نشون بدن. شخصیت دد تا حد قابل توجهی شکل نگرفته باقی می مونه . اگر خیلی از این حرکات و سکناتی که بدون شک در بازی بازیگران هست و برآمده از خلاقیت کارگردان رو کنار بگذاریم می بینیم در پس این بازیها که چه بسا یکی از عوامل توجه مخاطب هم هست با متن قوی ای روبرو نیستیم. در حقیقت با وجود قابلیتی که چنین نمایشی برای طرح پرسش های عمیق داره ولی به گونه ای در همون لایه ی سطحی باقی می مونه و نمی تونه از همین حد فراتر بره. اتفاقا برخلاف گفته های آقای ثروتی عزیز ، نظر شخصیم اینه که ایده در این نمایش خیلی به چشم میاد و به نحوی نمایش نتونسته از سد ایده بگذره و اون رو به یه امر درونی واسه نمایش تبدیل کنه. در مورد دیالوگ ها هم گویا زحمت چندانی روشون کشیده نشه یا حداقل این جوری به نظر میاد در حالی که بنظرم دیالوگ های عمیق و فکورانه در چنین کاری می تونه مخاطبی که فقط نیومده یه نمایش ببینه و بره و چیزی فراتر از این از نمایشی در این حد می خواد رو، به تفکر بکشونه.