یک بار درباره زیرزمین نوشته بودم اما به هر دلیلی مطلبم غیب شد. حالا که دوباره اجرا میره واجب می دونم دوباره بنویسم حتی اگه دوباره نوشته ام غیب بشه. اول ناراحتم که این همه راه کوبیدم رفتم تا قیطریه چون اگه می دونستم بعد می یاد باران نمی رفتم( البته شوخی بود)
اما بعد خیلی خوشحالم که با اجرای دوباره این کار افراد بیشتری می تونن اون رو ببینن. نمایشی با فضای کمتر تجربه شده ای در تئاتر ما. فضای سیاه و تلخی که به نظرم مدت هاست در تئاتر ما دیده نمیشه یا کمتر دیده میشه. من نمایشنامه رو خونده بودم و اجراهای دیگه ای هم از اون دیده بودم .به جرات می تونم بگم حتی فکرش هم برام سخت بود که اون متن رو اینجور کار کرده باشن و عجیب تر اینکه کارگردانی اینچنین متن رو کارگردانی کرده که خودش نویسنده کار هست. به نوعی خودش علیه نوشته خودش بلند شده و نیجه کار به نظرم تجربه لذت بخشی بوده. لااقل برای من تجربه خاصی بود که ازش به شدت لذت بردم. مثل بیشتر کارهای آرش عباسی دوستش داشتم و امیدوارم هرچه در موزه انتظامی دیده نشد در تماشاخانه باران دیده بشه و ای کاش بیش از 5 اجرا داشت.