چند وقت پیش دیدمش، و چند روز پیش دوباره. بار اول یقه ام را بدجور گرفت و درگیرم کرد و نتوانستم از فکرش بیرون بیایم، تا اینکه دوباره آن را دیدم و بیشتر از بار اول فهمیدمش و تحت تاثیر قرار گرفتم. لا کردار رهایت نمی کند و انگار باید هر چند وقت یک بار به خودت تزریقش کنی تا تلخی اش -به قول یکی از دوستان- احساسات خودآزارانه ات را نشئگی دهد.
.
.
.
پیشنهاد فیلم؛
نام: اسلو، 31 اگوست (Oslo, August 31st)
کارگردان: Joachim Trier
ژانر: درام
سال انتشار: 2011
محصول: نروژ
فیلم ماجرای یک روز از زندگی جوانی به نام "اندرس"، معتاد در
... دیدن ادامه ››
حال ترک در مرکز بازپروری را به تصویر می کشد که به دلیل شرکت در یک مصاحبه ی کاری به اسلو بر می گردد و با دوستان و آشنایانش رو به رو می شود...
.
.
.
حکایت، حکایت سرگشتگی آدمهاست و شاخص ترین شان اندرس، که همه چیزش را در گذشته جا گذاشته، دنبال هویت گمشده اش می گردد ولی چیزی نمی یابد، همه چیز معنایش را پیش روی او از دست داده، راضی اش نمی کند چیزهایی که دیگران را راضی می کند، ترحم دیگران را هم نمی خواهد، طاقت ماندن ندارد و چاره را در رفتن می بیند...
فیلمساز سعی کرده تصویری از شهر اسلو و برشی از زندگی جوانانش را با محوریت شخصیت اصلی فیلم ارائه دهد و بسیار موفق عمل می کند. شخصیت اصلی بسیار استادانه و دقیق پرداخت شده، دوربین تقریبا از ابتدا تا انتهای فیلم با اوست و به گونه ای با او سمپاتی دارد و حس هم ذات پنداری و همدردی مخاطب را بر می انگیزد. فرمی که فیلمساز برای فیلم در نظر گرفته، ملهم از آثار همنام دانمارکی و هم قطارانش است و رگه هایی از جنبش فراموش شده ی آنها در آن به چشم می خورد.
در نهایت حتما این شاهکار را ببینید که به زعم بنده از بهترین های قرن حاضر است و دیرتر دیدنش افسوس بر انگیز...
پ.ن: یواکیم تریه از فیلمسازان جوان و آینده دار سینمای نروژ است که می توانیم امیدوار باشیم در آینده فیلمهای خوبی برایمان بسازد هر چند بسیاری، فیلم آخر او (Louder than bombs-2015) را که در جشنواره ی کن از آن رونمایی شد، در حد و اندازه های آثار قبلی اش نمی دانند.