بارها و بارها و بارها تلاش کردم بین نقدهایی که به نمایش ها می شود و آنچه بعدا در اجرا میبینم ارتباطی حتی ظاهری و نه لزوما محتوایی بیابم
در اکثر موارد شکست خوردم
نمونه دیگر آن دیشب اتفاق افتاد
وقتی نقدهایی که بر پیکر استوار نمایش دکتر رفیعی وارد شده بود را خواندم
مردد شدم در تماشای آن
و دیشب وقتی هر چند دقیقه یکبار از شدت شعف دلم میخواست فریاد بکشیم به داشته های ذهنی ام رجوع کردم و دیدم هیچ تناسبی بین آن نقدها و این صحنه پردازی ، متن، دکور، بازی و موسیقی وجود ندارد.
و وقتی در تمام مسیر خانه از خوشحالی بر پای خود استوار نبودم فقط این مصراع به ذهنم می رسید
نقدها را بود آیا که عیاری گیرند...
اکیدا توصیه میکنم به تماشای این هنرنمایی شگفت انگیز و بی مهابای آقای رفیعی بنشینید