آقا مجتبی عزیز
الان مدتیه هایکو نویسی هایتان را نخوانده ام و از خاطر بردم ؛تعبیرم از این عبارت اینست که از فیلم بدتان نیامده، مایلم بدونم چقدر باهم هم عقیده ایم.نقدم را در صفحه شخصی ام نوشته بودم اگر خوانده باشید.
با شرایطی که تیوال برای عضویت و کامنت گذاشتن کاربران ایجاد کرده فعلا ترجیحم عدم انتشار هرگونه نقد در این فضاست،چون از وقت و صبر من خارج است پاسخگویی به کنجکاوی های برخی کاربران که متاسفانه نیت شان هم در سایه شک و ابهام است.
@بیتا بانوی نجاتی گرانقدر، البته نقد سختهٔتان را مطالعه کردم، لیک باید عرض کنم که بنده به اندازهٔ شما رئوف و رحمدل نیستم؛ این فیلم دقیقاً کلکسیون کاملی بود از هر آنچه «نباید» برای یک فیلمساز، چنانچه تقریباً هیچ دلیلی برای نشستن روی صندلی برایم باقی نگذاشت مگر همان میل دیرینه و غریبِ اقناع مازوخیستِ درون(!).
@بانو عظیمی ارجمند، ضمن تأیید نگاه شما باید عرض کنم که دقیقاً کارکرد سینما فقط تماشای فیلم نیست؛ بلکه از آن جمله است لمیدن و چرتیدن توأم با وبگردی و احیاناً گوش دادن موسیقی با هدست بر روی صندلیهای گرم و نرم پردیس چارسو و… لامصب صندلیهاش یه طوریه که آدم دلش نمیخواد ازشون پاشه :-)
@شاهین عزیز، سالن چندمنظوره که میگن، همینه دیگه برادر…