نقد روزنامهٔ «شرق» بر نمایش اودیسه:
خنده بر رنج های اودیسه
اودیسه سرگذشت بازگشت یکی از سران جنگ تروآ (ادیسیوس یا اولیس) فرمانروای ایتاکا است. او در جنگ با تروآ تصمیم میگیرد اسبی از جنس چوب و بسیار بزرگ بسازد و با حیله اسب را بهعنوان هدیه صلح و آشتی وارد قلعه تروآ کند و خود و افرادش در داخل اسب مخفی شوند تا بتوانند قلعه را تصرف کنند اما پیشگویی، پادشاه تروآ را از بردن اسب به داخل قلعه منع میکند و پوسایدون فرمانروای قدرتمند دریا، حیوان دستآموزش را میفرستد و پیشگو را هلاک میکند. پادشاه تروآ سرانجام اسب را داخل قلعه میآورد و شبهنگام اودیسه شبیخون زده و قلعه را تصرف میکند درحالیکه با غرور فکر میکند بهتنهایی قلعه را تصرف کرده، پوسایدون عصبانی شده و اودیسه را محکوم میکند تا ابد در دریا سرگردان بماند. در این سفر که بیش از ٢٠ سال به درازا میانجامد، ماجراهای مختلف و خطیری برای وی و همراهانش پیش آمده. درنهایت ادیسیوس که همگان گمان میکردند کشته شده، به وطن خود بازگشته و دست متجاوزان را از سرزمین و زن و فرزند خود
... دیدن ادامه ››
کوتاه میکند
آنچه نوشته شد، همان روایت کلاسیک هومر از افسانه الیس است. این روایت اسطورهای، آغاز پروژهای است که امین طباطبایی، بازیگر و نویسنده نمایش، بهعنوان الهام در ذهن داشته است اما او هرگز به این روایت بسنده نمیکند، بلکه نمایش اودیسه تجاوزی است که ذهن هوشمند طباطبایی به این افسانه میکند؛ تجاوزی که باید آغاز حرکت به سوی درام باشد. ذهن طباطبایی اولیس را تکثیر میکند به این معنا که ما شاهد سه اولیس در نمایش هستیم اما علت این ثنویت در نمایش چیست؟ آیا هدف، نادیدهگرفتن روایت کلان هومر است. اینگونه که ما به جای یک روایت کلان، سه خردهروایت را مشاهده کنیم. تا بتوانیم به هومر و افسانه او شک کنیم. اولیس در نمایش اودیسه سه پیکر دارد اما هیچکدام اسطورهای نیست. درحقیقت این سه اولیس نمیتوانند جایگزین اولیس هومر باشند. اولیس هومر در جادوی پوسایدون گرفتار میشود اما پس از گذشت زمان، طلسم را درهم میشکند و به خانهاش بازمیگردد. از خیل کمانداران فقط اوست که توان کشیدن زه کمان را دارد همسرش را از آنِ خود میکند. اما اولیس در نمایش اودیسه به علت ازکارافتادن قطبنما در آب غوطهور است و در یک روایت درمییابیم قطبنما را خود از کار انداخته است. او سرگردانی دریا را به جان خریده است تا به دیدار همسرش نرود، زیرا او از این مواجهه واهمه دارد. آیا همسرش او را خواهد پذیرفت؟ اینجاست که جادوی پوسایدون همان اراده اولیس میشود. این کشف نمایش است. نمایش در فلاشفورواردهای خود (بازگشت به آینده) بارها اولیس را در مواجهه با همسر و فرزندش قرار میدهد. اما این بازگشت به آینده در ذهن اولیس شکل میگیرد. او در بازگشتها نیز همواره در مواجهه با همسرش ناکام است. کارگردان برای ساختن این فضای نمایشی اولیس را روی ویلچر مینشاند. فضای دیگری که برای انتقال این مفهوم میسازد، مشاجره اولیس و همسرش در کنار میز صبحانه است. این مشاجره به ما میفهماند اولیس در مواجهه با همسرش دچار روزمرگی شده و ناکام است. جادوی پوسایدون همه زندگی اولیس را درمینوردد.
این جادو نهتنها در دریا، بلکه در خشکی نیز دامنگیر اولیس است. این کشف نمایش است. بازخوانی مدرن بدون کشف میسر نیست.
نکتهای که باید بدان اشاره کنم، استعاره بدن مجروح است. اولیس قامت اسطورهای ندارد فربگی شکم بازیگر دو اولیس در کنار سومین اولیس که قامت ورزیده اما مجروحی دارد، این بدن مجروح مرا به یاد مسیح میاندازد. کارگردان حتی فراتر میرود و از شگردهای کمدیا دلارته در شیوه بازیگری اولیس استفاده میکند و در لمحهای او را شبیه دلقک میسازد.
آیا این اولیس همان است که از فیلتر لیوتار گذشته است. آیا درباره اصالت وجود او تردیدی است. به بدن مجروح اولیس اشاره کردم اینک میخواهم به روح مجروحاش اشاره کنم. درصحنهای سرباز اولیس او را خواب مغناطیسی (هیپنوتیزم) میکند اولیس کابوسهای بیشماری میبیند؛ از سرداران او که در جنگ تروآ از پای درآمدهاند و مادر پیرش که در نبود اولیس فوت میکند. اینک میخواهم گام را فراتر نهم و درباره مغر مجروح یا معیوب او سخن بگویم. اولیس به آدم ماشین برگسون شباهت بسیاری دارد. او آدمی است که رفتار ماشین دارد ازاینرو مضحک است همهچیز را میفروشد، موتوری بدون سوئیچ میخرد، بدون توپ پینگپنگ بازی میکند و... . این شمایل اولیس قرابت بسیاری با آدمکهای ابزورد نمایشهای بکت ویونسکو دارد. ازاینرو رفتار اولیس بسیار خندهآور و تأثربرانگیز است. آرش دادگر، در مقام بازیگر و کارگردان، ابعاد اولیس را بهخوبی تجسم میکند. رفتار اولیس بدون فضاسازیهای دادگر بیمعناست. دادگر بهخوبی علت رفتار اولیس را برای ما به زبان صحنه ترجمه میکند ما رنجهای اولیس را مشاهده میکنیم به او میخندیم و متأثر میشویم. همانگونه که پل ریکو مینویسد: «بدون بازیافت خلاق گذشته، آزادی وجود ندارد، کسی که نمیتواند چگونه گذشتهاش را تفسیر کند، از ساختن آیندهاش ناتوان است».
لینک مطلب :
http://sharghdaily.ir/News/85104/%D8%AE%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%A8%D8%B1--%D8%B1%D9%86%D8%AC%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%88%D8%AF%DB%8C%D8%B3%D9%87