برایم دغدغه بود این نمایش را ببینم. تماشاخانه فانوس در کوچه آذری میدان 7 تیر، با آن چیدمان جالب و کافه جمع و جورش در اولین برخورد به نظرم دلنشین، با موجی از انرژی مثبت آمد. نمایش از همان حیاط حین نوشیدن قهوه آغاز شده و در همان دقایق اول شما را درگیر می کند که شاخص آن بازی خوب سامان ارسطو و فضا سازی مرتبط است. سپس درگیر فضای نمایش به سالن هدایت می شوید و با رنجی که پرسوناژها می برند همدلی می کنید و همگام با آنها نگران سرنوشتشان می شوید.همان باش که نیستی بدون هیچ کلامی، شما را مشتاقانه تا انتها می برد و به تفکر وا میدارد و طرحواره های ذهنی ناشی از باورهای غلط اجتماعی را به چالشی انسانی می آزماید. در نگاه اول صرف پرداختن به موضوع اقلیت ( ظاهرا فراگیر) دو جنسیتی، خالی از تعصب میبایست برای جلب تماشاگر امروز کافی بنماید. شاید همان تعصبها باعث شده این گروه و زحماتشان، در فضای بدون حمایت و تبلیغ، همچون تماشاخانه دنج فانوس مهجور بمانند که جای بسی تاسف است. تماشای همان باش که نیستی در ساعت 6 عصر هر روز( رو به پایان)، را به تمام دوستان هنر دوست و آزاد نگر توصیه میکنم. اصراری نیست دست از باورهای قدیمی برداریم، فقط به خودمان فرصت دهیم، از زاویه دیگری هم به موضوع نگاه کنیم، که درک متقابل لازمه رشد بشر است.