«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
اول از همه تبریک بابت نوسازی و تبدیل تاتر باران به هامون...سالن بسیار خوب با تهویه مناسب و صندلی های راحت...
افرای ژاپنی رو دوست داشتم ، کار تمیز و بدون ادعا بود ، بازی بازیگران استاندارد و تایم نمایش و ریتم کار مناسب بود ، از مرز کمدی به هجو عبور نکرد و پیام خودش رو به مخاطب منتقل کرد...خسته نباشید به همشون
با سلام
و تشکر از حجم توجه اتون .
فکر کنم بعد از مرور مصاحبه ها و حداقل نوشته های این صفحه متوجه خواهید شد ، که من تا سر حد ممکن از عزیزان منتقد و یادداشت نویس دعوت به عمل آوردم برای دیدن نمایش تشریف بیارند .
شما انشالله اگر فرصت کردید تشریف بیارید و هر عددی دلتون خواست روی این صفحه قرار بگید ، کمترین تاثیر این نمایش میتونه انتقال مفهوم صحیح و روش استفاده از واژه کاریزمای منفی یاشه ، حتی اگر دوست دارید همین الان هم 1 بدید این پنج تغییر کنه .قطعا مسئله نیست.
اما مسئله ای که وجود داره ؛ این ادبیات مچ گیرانه و اخلاق گرو کِشیه که نه در شان شما بزرگواره نه واژه های هنر ، نمایش ، هنرمند و مخاطب تیاتر
درود جناب ابراهیمی. متاسفانه موج بیش از اندازه ی کامنت های جعلی باعث شده همه ی اهالی تیوال از جمله خودم بدبین باشیم. این وسط ممکنه یک سری از کامنت های یک نمایش هم جعلی نباشه اما به همراه این موج سوخته شه. امیدوارم زودتر تیوال برای این سندروم چاره ای بیابد. لذا نمایش ها خیلی از این بابت ضرر میکنند. امیدوارم نمایش شما جز اون دسته از نمایش ها باشه که از نظرهای واقعی بهره میبره، که حتما هم همینطوره.
با آرزوی موفقیت شما و نمایشتون
سلام...اولا جناب تاتر مستقل والا همه چیز پول نیست!همون اتفاق زندگی در تاتر رو باز امشب دیدم آخه خارج از ظرفیت چندتا؟به چه قیمتی؟ و آیا به این فکر کردین اگه کوچکترین اتفاق ناگواری بیفته این جمعیت چطوری از یه در یک متری میتونن خارج شن!!
دوم با احترام ویژه به دو بازیگر درجه یک نمیدونم چرا اینقدر زود دوباره این کار باز اجرا شد...همین فاصله کم اجرا سال گذشته به غیر از تکراری شدن هنر بازیگرانی که میتونستن هنر خودشون رو در یک کار دیگه محک بزنن و با توجه به فشاری که حین اجرا کاملا محسوس هست فک کنم نیاز به ریکاوری یک ماهه دارن تا به شرایط نرمال برگردن به نظرم میتونست به این زودی شاهد اجرای دوباره سیزیف نباشیم...
پینوشت:به شخصه زندگی در تاتر رو بیشتر دوست داشتم
با بخش نخست فرمایشاتتون کاملا موافقم و بحث ایمنی در سالنها واقعا چالشی شده برای خودش. اما با بخش دوم نظراتتون چندان موافق نیستم و علت این امر نیز تجربه موفق بینالملل در نمایش مستمر یک نمایش طی سالیان و ماهها است. اجرای مکرر یک نمایش و توسط یک گروه اتفاقا تجربه بدی نیست و به نظرم در فضای هنری کشورمان کاش این اتفاق در اجراهای شهر به شهر میافتاد حتی. کاش نمایش علاوه بر تهران در بازههای مستمر و تا چند ماه در شهرهای دیگر نیز اجرا میرفت. هنر و خصوصا تیاتر برخلاف نظر شما فکر نمیکنم چیزی باشه که تکراری بشه. هنر هر چه کهنهتر بشه پختهتر و بر ارزش و اصالت اون افزوده میشه. خصوصا در فضا تیاتر با این که نمایش همان است، بازیگر همان است، داستان همان است؛ ولی من به شخصه باور دارم حتی اجرای امشب آن اجرایی نیست که دیشب بر صحنه رفته و آن نیز با اجرای قبلتر خود متفاوت است.
سپاس از شما جناب یزدی...بله در کشورهای دیگه تور تاتر در همه ایالت هاشون می ذارن ولی در ایران تاتر برعکس سینما و کنسرت های موسیقی فقط از یک سالن تهران به یک سالن دیگه در تهران انتقال پیدا میکنه
با اجازتون خواستم بگم این فرهنگ رو زمین نشستن و سط راه نشستن نمیدونم از کجا وارد شده اما گویا مخصوص ما ایرانیهاست اینبارم اما در خصوص اجرای مجدد باید بگم من حاضرم ماهی یبار برم ببینمشون واقعا تکراری نمیشن .
همیاری جان دوبار تلفنی باهاتون تماس گرفتم و دوبار یک بانو قول حل مشکل منقضی شدن کد استفاده تیوال پلاس از اتاقک رو دادن در حالی که دو روز گذشت و خبری نشد...واقعا اینقدر موضوع پیچیده و زمانبر بود؟
زمان من گذشت و سفرم انجام شد بدون استفاده از کد شما ولی یک نمره منفی بزرگ برای تیوال پلاس از جانب من گرفتین!
قبل از این من هم چند بار سعی کردم تماس بگیرم در ارتباط با تیوال پلاس اما متاسفانه جواب درستی نگرفتم و حتی یکبار تلفن را هم جواب ندادند در نتیجه باعث شد ظاهرا قید تماس و حل مشکل را بزنم و پلن دوم را بررسی کنم.
در رابطه با کافی شاپ هایی هم که طرف قرارداد تیوال پلاس هستن یکی دو تجربه من و معرفی جهت استفاده از تخفیف عمدتا با بی میلی و بی رغبتی کافی شاپ مربوطه همراه بود که آدم کلا از مراجعه دوباره پشیمون میشه
گویا تیوال پلاس کلا ما رو به بازی گرفته از نیاز مخاطبان اطلاع دارد و تلاشی جهت سرویس دهی مناسب انجام نمی دهد. با اینکه بارها تذکر داده شده که ادامه این روند به نفع هیچکس نیست اما توجهی نمیشود
چون بیشتر کسب درامد مطرح هست تا کار فرهنگی و امکانات مالی مخاطبان هم مشخص است پافشاری برای سرویس دهی مناسب امری بیهوده است مگر اینکه طبق شرایط خاصی تیوال پلاس رویکرد خود را تغییر دهد.
درود بر شما
در تاریخ یکشنبه ۱۴ بهمن پس از اعلام شما مبنی بر بروز مشکل در کدهای تخفیف اتاقک، پیگیری های لازم از سمت تیم پشتیبانی تیوال انجام و پس از تماس با مجموعه محترم اتاقک موضوع بررسی شد. برای اطلاع رسانی این موضوع با شمارهای که با آن در تیوال ثبت نام کردهاید، روز گذشته تماس گرفته شد که متاسفانه موفق به صحبت با شما نشدیم.
از مشکل پیش آمده در مسیر خرید شما بسیار متاسفیم، لطفا برای پیگیری بهتر یک شماره تماس تازه برای ما ارسالی بفرمایید یا در ساعات اداری با پشتیبانی تیوال به شمارهی ۰۲۱۶۶۱۷۶۶۳۷ تماس بگیرید.
باسپاس
جواب شما برای همه دوستان تکراری ست:
با تلفن شما تماس گرفتیم و شما پاسخگو نبودید و متاسفیم!!
تلفن من همون شماره ای است که شما زحمت میکشید و هر روز برای من پیامک های تبلیغاتی تئاترهای جدید رو ارسال میکنید حالا چطوری شما تماس گرفتین و شماره من مشکل داشته الله اعلم
هیاهو برای هیچ!
تاتری تجربی حاصل ذهن مشوش جناب کارگردان
ملغمه ای از همه چیز و هیچ چیز
بار فنی کار به لحاظ دکور و ویدیو آرت و بازی شومون فوق العاده قوی ولی وجهه داستانگویی کار ضعیف
امتیاز من خوشبینانه 3 و بدبینانه 2
بنظر شما این نمایش ارزش دیدن نداره؟ چون من به یکی از اشنایان پیشنهاد دادم با هم این نمایش رو ببینیم کلی هم تبلیغ نمایش رو کردم ولی از من چند روز وقت خواسته که راجع به نمایش تحقیق کنه که ببینه نمایش خوبی هست یا نه! نگران هزینه و وقتشه که خدای نکرده هدر نره!
جناب مدیری سلیقه ها متفاوت هست ، من نتونستم با نمایش ارتباطی که دوست داشتم رو برقرار کنم دلیل بر بد بودنش نیست ولی به شخصه سلیقه من فارغ از همه چیز وجهه داستان گویی کار هست که متاسفانه بازهم به نظر من آقای شمس در این زمینه خوب عمل نکردند
وجه داستان گویی کار هم مهم هست چون دوست من می خواهد نمایشی ببیند که از همه نظر کامل باشد و با توجه به اینکه قبلا چند نمایش لاکچری دیده است مدام با آنها مقایسه می کند و تصمیم گیری برایش سخت شده ، امیدوارم بتواند تصمیم درستی بگیرد. در هر صورت ممنون از به اشترک گذاری نظرتون.
یک خاطره بگم...
نمیدونم کدوم تاتر بود ، ردیف پشت سر من یک خانم میانسال به ظاهر محترم!! نشسته بودن که وسط اجرا خیلی شیک موبایلشون زنگ خورد و مکالمه ایشون:
الو
آناناس من!!
من تو تاترم!!
آناناس عزیزم صبر کن بعداز تاتر میام پیشت!!!
یعنی من مونده بودم بخندم:)) برگردم تذکر بدم به خودشون یا اونور خط اناناسشون...کلا تا عمر دارم این خاطره یادم نمیره...خاطره آناناسی :-)
سالمندان را دوست داشتم
اما سالمندی را نه
پیری همه چیز را از آدم میگرفت
از حافظه گرفته تا قوای جنسی
میدانی که دیگر آخر خطی
فعل هایت همه ماضی میشوند
تقریبا مانند میزبانی هستی که دوست دارد آزاد باشد
اما در عین حال میداند که به زودی کسی زنگ در را خواهد زد
منتظر مرگ بودن
بدتر از خود مرگ است...
چارلز بوکفسکی
نمایشنامههای این نویسنده همگی مستقیم و غیرمستقیم بازتابدهندة خلاقیت، خصوصیات، پسندها، دیدگاهها، جهانبینی و نگرش او به زیستن است. حتی بازتاب دورههای پرتلاطم و پر حادثة زندگی او را در آثارش میتوان یافت. این نمایشنامه نمایشی است وهمی با موضوع موجودیت انسان. به نوعی استعاری این سؤال را بر میانگیزد که تا چه اندازه خودمان مطابقت داریم با خودمان؛ در واقع تا چه اندازه بهعنوان انسان وجود داریم. برای مثال... دو نفر به طور متناوب زندگی خود را با یکدیگر عوض میکنند؛ سرنوشتشان را به گونهای تناوبی به یکدیگر میدهند. مردی عاشقانه خودش به خودش حسودی میکند. در هتلی مهمان است که کسی به وجودش واکنش نشان نمیدهد، بنابراین از خود میپرسد: «حتما نیستم! واقعا وجود دارم یا اینکه فقط نوعی شبح هستم؟» همگان فردی را بهرغم اعتراض جدیاش کاملاً بهجای فرد دیگری میخوانند و او آن را بهعنوان امری مسلم میپذیرد که هر بار انسان دیگری است...
امشب دیدم و به نظر من کارگردانی، گریم و طراحی صحنه و موسیقی خیلی خوب...بازی بازیگران یکدست و تمیز...کشش داستان متوسط با توجه به اینکه یکی از سخت ترین کارها ترجمه کتاب های واسلاو هاول و ذهن خوانی نویسنده ست و مسلم برای کسی که پیش زمینه نداشته باشه شاید سخت باشه
و در آخر صندلی های تآتر باران مثل همیشه افتضاح!!
مدیریت محترم تماشاخانه مولوی و باران لطفا فکری به حال صندلی های سالن خود بکنید!
تماشاگر گناه نکرده برای دیدن تاتر یک ساعت روی صندلی هایی بنشینه که آدم رو یاد مینی بوس های اتوشنگول چهل سال پیش میندازه
آقای هنزکی این تماشاخانه ی سپند که سردر تیوال خورده "به زودی" همون پالیزه...با مدیریت و همه چیز جدید...
یک جایی که نمیدونم چقدر معتبر بود خوندم پالیزی ها قراره یک جای جدید افتتاح بشن دوباره.
متشکرم خانوم نوری ، امیدوارم هر تغییرات و هر گونه بازگشایی و افتتاح و اینجور مسائل که قراره اتفاق بیوفته ، همه در جهت ارتقاء و پیشرفت کیفیت گروه های نمایشی باشه ، چه از نظر مسائل فنی مربوط به اجرا چه از لحاظ فضا و امکانات سالن جهت رفاه حال مخاطبین ، که این خودش مطمئنا به افزایش کیفیت تئاتر کمک میکنه .
اولین اجرا...
خیلی دوست دارم بدونم کارگردان محترم چقدر به متن اصلی وفادار بودن ولی ایده ای ناب که متاسفانه با شلختگی صحنه ، نور ، صدا ، افکت ، و.... ابتر میمونه
البته شاید ناهماهنگی شب اول اجرا باعث این شلختگی بود ولی کاری که قراره متفاوت باشه به خصوص این سبک باید خیلی بیشتر به ریزه کاری ها توجه بشه نه اینکه از اول بلیطی که میفروشین سمت چپ سالن رو پوشش بده و شما مجبور شین تماشاگر رو به سمت راست هدایت کنید و عدم هماهنگی نور و نویز صدا و خاموش شدن اسکرین حین اجرا و شلوغی اطراف صحنه که کاملا ملموس تمرکز تماشاگر رو از بین میبره...
با اینحال بازی بازیگران رو دوست داشتم ولی ای کاش گاهی بیشتر خرج کار کنیم
من یه لحظه متن شما رو با کاری که در سالن ناظر زاده کرمانی امشب دیدم اشتباه گرفتم اونم نویسنده راجیو جوزف بود. ولی به اسم نگهبانان . همزمان یه متن و موضوع رفتن اجرا.
بله، متاسفانه امروز مشکلاتی در تصویر و صدا داشتیم که حتما رفع می شوند.
اما واقعیت برای جای صندلی و هدایت شما به سمت راست صحنه از کوتاهی سالن بوده و در چیدمان صندلی ها اشتباه کرده و ما بهشون گفته بودیم.
بابت این موضوع عذرخواهی می کنیم و از اینکه به تماشا کار ما نشستید ممنونیم.
دیشب برای اولین بار به تماشاخانه استاد مشایخی رفتم و واقعا دلم سوخت برای استفاده از اسم ایشان برای سالنی که دارای کمترین امکانات رفاهی و تاتری ست
ورودی تاریک ، لابی با وسایلی کهنه و سالنی که انگار مسئول نگهداری ندارد...لطفا حداقل اسم سالن را عوض کنید و نام مفاخر هنر ایران را اینگونه خراب نکنید
خب بچه ها خیلی زحمت کشیده بودن ولی اون چیزی که باید دربیاد نشد البته شب اول و توضیحی که خود خانم عبدالله زاده در پایان کار دادن تعویض بازیگران دو روز مونده به اجرا و....
فارغ از این به نظرم بزرگترین مشکل تاتر ما نداشتن متن بومی خوبه ولی در عین حال اجرا کردن کار بی نظیر چخوف هم فی نفسه دلیل بر خوب در اومدن تاتر ما نمیشه...
امیدوارم موفق باشین
یادمه دوستی میگفت خیلی خوشبختیم که هم دوره آل پاچینو و رابرت دنیرو هستیم و هنرنمایی شون رو میبینم...حالا باید اضافه کنم خیلی خوشبختم که با مولویان و صیادبرهانی هم دوره ام و امشب...اجرای آخر میتونم به جرات بگم بهترین تاتر سال رو دیدم...باهاشون خندیدم...اشک ریختم و زندگی کردم
از اون تئاترهایی که میای بیرون نفس عمیق میکشی و دوست داری قدم بزنی و قدم بزنی و حال کنی با چیزهایی که روی صحنه دیدی...
پینوشت:با اینکه آخرین اجرا بود و تعداد نفرات خارج از ظرفیت فوق العاده پر تعداد و اکثرا دهه هفتاد وهشتادی ولی لذت بردم از اینکه کسی حین اجرا حرف نزد...موبایل چک نکرد...خمیازه بلند نکشید...خلاصه آخیش :-)
اولین اجرا...
اولا خیلی تشکر میکنم از هرسه عزیز که تا خروج آخرین تماشاگر در سالن ایستادند و از همه بینندگان یک به یک تشکر کردند که البته این از خصوصیات اقای سلیمانی هست همیشه...
شما با یک صحنه و دو بازیگر از ابتدا تا به آخر روبرو هستین که شاید سکون و یکنواختی ابتدا به مذاق تماشاچی خوش نیاد ولی با گذشت زمان ریتم کار تندتر و بیشتر درگیر غم بزرگ کاراکتر اصلی شدم....ضمنا مطمئنم که شب های آینده بازی ها بهتر میشه ، پیروز باشید