این نمایش اثر اجرایی مفرّح و سرگرم کننده ای است. در حیطۀ تئاترهای جدی و فارغ از مبحث نمایش های آزاد مدتیست که از این قِسم اجراها فاصله گرفته ایم و کم کم با به وجود آمدن جوّ اعتماد بیشتر به هنرمندان و رهایی از برخی حاکمیت های سلیقه ای و متعصبانه بر عرصۀ هنرهای گوناگون کشور، جای آن دارد که چنین نمایش هایی نیز اندک اندک کمی جان بگیرند و اقشار عام تماشاگران را افزون بر خود اهالی تئاتر به سالن های تئاتر بکشانند. نقش اصلی این نمایش جوانی است مبتلا به اوتیسم و عشق فیلم هندی که فیلم شعله را 265 بار دیده و تمام دیالوگها و صحنه های آن را حفظ است. او با پسرعموی خود که او نیز عاشق سینمای هند است راهی هندوستان می شوند تا از آمیتاب باچان معروف به سلطان بالیوود که هنرپیشۀ نقش اول این فیلم است امضاء بگیرند. تمامی رخدادهای این نمایش در گیت یکی از فرودگاه های هند اتفاق می افتند.
داشتم به این فکر می کردم که این نمایش می تواند یک ورژن دیگر نیز داشته باشد. یعنی اجرایی با هنرپیشگان معروف در نزد مردم. البته منظورم این نیست که این بازیگرانی که در این نمایش بازی می کنند خوب نیستند. خوبند و پر انرژی و شیرین اما کسانی که با چشم مردم آشنا هستند در چنین موقعیت هایی بسیار می توانند ارتباط ویژه تری با تماشاگر ایجاد کنند و در صورت چنین ترکیبی احتمالاً برخی از تماشاگران در هر اجرا به خاطر خندۀ بیش از حد روانۀ اورژانس خواهند شد.
برای مثال اگر هشت بازیگر این نمایش، افراد ذیل باشند: اکبر عبدی، مهران مدیری، پرویز پرستویی، امیر جعفری، محسن تنابنده، علیرضا خمسه، رضا عطاران، محمدرضا هدایتی یا بهنام تشکر.
البته این چیزی که گفتم یک فکر و خیال است اما مگر حوزۀ خیال ما متعلق به خودمان نیست؟ یک وقت آدم دوست دارد اینطوری فکر کند، چهار دیواری اختیاری
... دیدن ادامه ››
:-)
دیدن این نمایش را به کسانی که دوست دارند یک شب شاد در کنار خانواده داشته باشند و به خصوص آنهایی که طرفدار سینمای هند هستند توصیه می کنم. در ضمن اگر کسی هم طرفدار سینمای هندوستان نیست و خواست این نمایش را ببیند یادش باشد که حتماً قبل از رفتن به سالن اجرا یک بار فیلم شعله را با دقت تماشا کند. چون این نمایش برای کسانی که این فیلم را ندیده اند نمی تواند آن شیرینی و لطفی که می باید را داشته باشد.