نمایش ویلون تایتانیک، نمایشی با دغدغه های اخلاقی و بازگشت ب شعائر انسانی ست. خلاقیت در آن موج میزند و با درگیر کردن تماشاگر میکوشد تا جوّ مدنظرش را در محیط سالن حاکم کند. در طول نمایش شاهد بازی های پر احساس و باور پذیری بودیم اما پس از نمایش همچنان دلیل نامگذاری و فلسفه ی "ویلون" تایتانیک برایم مغفول و بی جواب ماند. تایتانیک برخلاف انتظار، متن شعارگونه دارد و در برخورد با مسائل و دغدغه های انسانی بلند نظر است. از انسانیت میگوید و از همبستگی، از عشق میگوید و از کاشتن نهال دوستی و ایثار اما نمیگوید چگونه و راهکار نمی دهد. اینکه چگونه در دنیای پر تنش، در کنار آدمهایی که هرکدامشان منافع شخصی دارند و بخاطر این منافع در جنگ و خونریزی و تصرف و پیروزی هستند، میتوان پیامبرگونه زیست. با دیدگاهِ متنِ تایتانیک فقط در قصه ها می شود زیست و آنرا همچون افسانه برای نسل های بعدی بازگو کرد. شاید بهتر باشد در هنگام نگارش نمایشنامه، پس از سِیر در آسمانها، زمین را زمینی تر بنگریم و برای مشکلات آن راهکار ارائه دهیم و از شعارگویی اجتناب کنیم.
در پایان به تیم جوان و پرتلاش و پر احساس این نمایش خسته نباشید و خدا قوت میگویم.