امشب بعد از اجرای "ماجرای مترانپاژ" به خاطر این که تعریف این رو شنیده بودم و دلم یه نمایش درگیر کننده میخواست بلافاصله این اجرا رو دیدم. باید بگم توی سالن اکثرا افرادی بودند که به وضوح جذب نمایش نشده بودند؛ اما شاهکاری بود برای خودش و چقدر متفاوت از مترانپاژ! تا جایی که باورم نشد این دو کار یه نفر باشن مگه این که بگم پَرودی دریدایی ساخته که بخواد با مضحکه کردن یکی حقایق تلخ اون یکی رو بکوبه توی صورتمون! المانهای تئاتر اپیکِ میراث برشت حتی یه لحظه نذاشت درگیر حسی بشم در عوض هر ثانیه از نظر انتلکتوال درگیر بودم... یعنی با هر لاینی، نشونی از فوکو،دریدا، برشت، آرتود، فروید، یونگ، لکان و خیلیهای دیگه فقط انتظار رمزگشایی منو میکشید. اگه دوست دارین یه کار پربار ببینین که پر از حرف و سمبل باشه این خودشه. عالیه. خسته نباشید داره. نمیتونم بگم اجرای کسی بهتر بود چون کل نمایشنامه شاهکاری بود واسهی خودش اما لحظهی "من شیر دریاییام" اون نقطهی اوج الینیشن بود برام... فقط یه خواهشی دارم ! اگه شمای بیننده میخوای تموم مدت توی اینستاگرام و تلگرام بچرخی_ مثل دو تا دختر جلویی ما_ لطفا نور اون موبایل کوفتیتونو کم کنین که کورمون نکنین! کاش مسئولینشون رسیدگی میکردن.... نظم سالن واقعا بد بود به جز این همه چی عالی بود