در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | سپهر امیدوار درباره نمایش این یک پیپ نیست: این یادداشتی بر نمایش "این یک پیپ نیست" است. یا این یک یاد
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 19:45:04
این یادداشتی بر نمایش "این یک پیپ نیست" است.
یا
این یک یادداشت نیست. متنی درباره نمایش هم نیست. فکر می کنم نمی توان به راحتی درباره نمایشی نوشت که از همان ابتدا تمام حواس دیداری و شنیداری مخاطب را به بازی می گیرد و ذهن مخاطب را با انبوهی از سوالات مواجه می کند.... چه چیزی را می بینیم یا چه چیزی را نمی بینم؟ چه چیزی واقعیت است و چه چیزی بازنمایی واقعیت؟چه چیزی بازنمایی چه چیز دیگری است؟ چه چیزی از چیزهای روی صحنه واقعا وجود دارد؟هر چیز که ما می بینیم خود، چه چیز دیگری را پنهان کرده است؟ این چه زبانی است که بازیگران نمایش با غلظت تمام گویی زبان مادری خود، صحبت می کنند؟ زیرنویس ها چه چیزی را بیان می کنند؟ آیا آن چیزی که می بینیم طبق قوانین نانوشته سینمایی-تئاتری واقعی هستند و باید باورشان کرد؟ پس چرا آن چیزی را که نمی بینیم و فقط صدایش را می شنویم(یا بهتر بگویم در این نمایش جملاتش را می خوانیم) برای ما واقعی تر است؟ ما به چیزی که می خوانیم بیشتر اعتماد می کنیم یا به چیزی که می بینیم؟ چه کسی چه چیزی را می بیند و چه کسی چه چیزی را نمی بیند؟ آیا ما تماشاگران(اگر تئاتر برای ما تماشاگران واقعا اجرا شده باشد) درگیر داستان پیچیده و معمایی این خانه شده ایم یا درگیر قدرت نمایی تکنیکی کارگردان و بازیگران یا معلقیم بین عالم واقعیت و مجاز؟آیا فقط یک واقعیت وجود دارد یا به تعداد شخصیت های موجود واقعیتی تعریف می شود؟ ما دوست داریم آنچیزی را که می بینیم باور کنیم یا آنچیزی را که می خوانیم ؟ ما کدام واقعیت را می پذیریم؟ بالاخره این یک پیپ است یا نیست؟ این یک یادداشت است یا نیست؟!
.
از این نمایش نوشتن سخت است چرا که حتما باید دیده شود. همانطور که تمامی نقاشی های "رنه مگریت" و دیگر سورئالیست ها هم بیشتر از اینکه به تفسیر ها و تاویل های عجیب نیاز داشته باشند نیازمند دیده شدنند.
دیده شدنی که شاید عین ندیدن باشد.