مسیرهای بازگشت از هر مسیری به همان حسرت لحظه های گنگ رویاهایش ختم می شود , خودش شکست خورده اما رویاهایش هرگز ...
- همین است که می جنگد -
علی هم می داند آسمان شرق صبحدمان چه رویاهایی در سر یک عاشق می پروراند , هر روز صبح به هوای رویای دیدن موهای پریشان دلبرش به هنگام سحر می اندیشد ...
نمیفهمند چرا هر روز دردش بد تر می شود ...
من میدانم ولی ...
دلبرش را به گمانم میشناسم !