سلام دوستان ، بنده به تماشای این نمایش نشستم و مسحور شدم. مسحور کارگردانی ، دکور ساده و بدون اکسسوار اضافی و بازی های بازیگران کاربلدِ تئاتری :)
با توجه به اینکه قبل از دیدن نمایش ؛ با متن این نمایشنامه ی جذاب اشناییِ کافی داشتم ، لازم دانستم بگویم که بازیِ هردو عزیز ، متناسب با رولی بود که ایفا میکردند ؛ هوتن جانِ شکیبا همانطور که انتظارش را داشتم عالی بود.در این سالها هروقت او را در صحنه اجرا دیدم ، شگفت زده ی هنر و استعدادش شده ام . ستاره پسیانیِ عزیز که واقعا چون ستاره ای میدرخشد و هنرنمایی میکند. چقدر خوب توانست از تجربه های "اتاق ورونیکا" استفاده کند و بازی بی نظیری به جا بگذارد. خلاصه ی کلامم این است که باید به تناسبِ نقشی که هرکس ایفا میکند نظر داد . بعد از دیدن نمایش به معنای واقعی دریافتم که چقدر بازی ها به نمایشنامه اصلی نزدیک و قابل لمس بود. مایکل همانقدر ترسو و کنجکاو بود که باید می بود ، الیزابت هم همانقدر انتقام جو و زخم خورده ! اینکه بگوییم الیزابت فقط هوار میکشید یا مایکل غیر طبیعی بود ، به نظرم کم لطفی ست .
یک تشکر ویژه از اقای اسماعیل کاشی که سراغ مارکس لوید رفت .نویسنده ای که در ایران ، کمتر کسی با او آشنایی دارد.خسته نباشید میگویم به همه عوامل بخاطر خلق این اثر به یاد ماندنی و ممنون از وقتی ک برای خواندن نظر بنده گذاشتید.سپاسگزارم