مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی میرسد اجرای همه نمایشها و برنامههای هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد.
با توجه به حجم بالای کاری، رسیدگی به ایمیلها ممکن است تا چند روز به طول بیانجامد، لطفا از ارسال مجدد درخواست خودداری نمایید.
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
مرگ ،
به پایان رسیدن ،
مرگ حتمی ؛
صد در صد ...!
سلام دوستان ، بنده به تماشای این نمایش نشستم و مسحور شدم. مسحور کارگردانی ، دکور ساده و بدون اکسسوار اضافی و بازی های بازیگران کاربلدِ تئاتری :)
با توجه به اینکه قبل از دیدن نمایش ؛ با متن این نمایشنامه ی جذاب اشناییِ کافی داشتم ، لازم دانستم بگویم که بازیِ هردو عزیز ، متناسب با رولی بود که ایفا میکردند ؛ هوتن جانِ شکیبا همانطور که انتظارش را داشتم عالی بود.در این سالها هروقت او را در صحنه اجرا دیدم ، شگفت زده ی هنر و استعدادش شده ام . ستاره پسیانیِ عزیز که واقعا چون ستاره ای میدرخشد و هنرنمایی میکند. چقدر خوب توانست از تجربه های "اتاق ورونیکا" استفاده کند و بازی بی نظیری به جا بگذارد. خلاصه ی کلامم این است که باید به تناسبِ نقشی که هرکس ایفا میکند نظر داد . بعد از دیدن نمایش به معنای واقعی دریافتم که چقدر بازی ها به نمایشنامه اصلی نزدیک و قابل لمس بود. مایکل همانقدر ترسو و کنجکاو بود که باید می بود ، الیزابت هم همانقدر انتقام جو و زخم خورده ! اینکه بگوییم الیزابت فقط هوار میکشید یا مایکل غیر طبیعی بود ، به نظرم کم لطفی ست .
یک تشکر ویژه از اقای اسماعیل کاشی که سراغ مارکس لوید رفت .نویسنده ای که در ایران ، کمتر کسی با او آشنایی دارد.خسته نباشید میگویم به همه عوامل بخاطر خلق این اثر به یاد ماندنی و ممنون از وقتی ک برای خواندن نظر بنده گذاشتید.سپاسگزارم