نمایش خوب و خلاقانه ای بود. نسبت به اجرای قبلی یرما که به کارگردانی اشکان صادقی چندماه پیش در ارغنون اجرا شد، خلاقیت بیشتری داشت و به جنس تقاتر نزدیکتر بود. برخلاف قبلی که فاقد تحلیل و نگرش مشخصی بود و بیشتر بر موسیقی استوار بود تا تئاتر؛ نمایش یرماغ کاملا براساس تحلیلی مشخص و فکر شده اجرا شد. تنها چیزی که از اول نمایش برایم تعجب آور و تا حدودی غیر قابل پذیرش بود، فیزیک بازیگری بود که نقش یرما رو بازی می کردند. اینکه یرما زنی چاق و کوتاه قد انتخاب شده بود بسیار دور از تصور بود! سعی کردم این فیزیک را با دیالوگ یرما که می گفت: "زن بودن سخته چون همه ازت انتظار دارند که ظریف و زیبا باشی" در ذهنم توجیه کنم اما حتی اگر به این دلیل و براساس چنین تحلیلی هم بود با این ظاهر غیرظریف و صدایی کلفت و بم، دروغ چرا ولی یرما را دوست نداشتم. ( ضمن احترامی که برای بازیگر نقش یرما و زحمتی که برای نقش کشیدند دارم) اما یرما نماد ظرافت و زنانگی و احساسات لطیف زنانه است و اگر در فیزیک شاهد چنین چیزی نباشیم اقلا باید در بیان و تُن صدا و جنس بازی این لطافت را به تصویر کشید. انتقاد دومم هم به موسیقی کار بود که اصلا یکدست نبود و در بعضی صحنه ها اسپانیش و در برخی صحنه ها آلمانی (و با کلام) بود! هرچقدر انتخاب گاو و استفاده از آن در نمایش به عنوان نمادی از جامعه ی اسپانیا انتخاب درست و بجایی بود، موسیقی متال که به زبان آلمانی خوانده میشد کاملا بی مناسبت بود. طراحی صحنه ساده ولی قانع کننده بود و میشه گفت به عنوان یه اجرای دانشجویی در عین سادگی کار خوب و جذابی بود. خسته نباشید میگم به گروه اجرایی و امیدوارم که در اجراهای بعدی هم موفق باشند.