سوژهی «شراب» بسیار هوشمندانه، جسورانه و بدیع انتخاب شده است. همچنین صحنهآرایی بسیار سخت و پرزحمت کار، ناشی از احترام و ارزش عوامل برای مخاطب و کار خود بوده است. برای اجرای اول، کمی مشکلات در اجرای بازیگران بهچشم میخورد (مثل نامفهومبودن برخی دیالوگها و هیجانات و سروصداهای اضافی) که مطمئناً در اجراهای بعدی اصلاح خواهد شد. اما نکتهای که در بسیاری از آثار با عنوان «طنز تلخ» اخیراً دیدهام _مثل همین کار_ از ابتدا تا دوسومِ نمایش، با شوخیهای نازل و سبک و تکراری مواجهیم و درست در یکسوم پایانی کار پس از گرهگشاییها و برملاشدن رازها، فضای نمایش بهشدت تلخ و گزنده میشود و از آنجا که بیننده هنگام خروج، غالباً اواخر کار را بهیاد میآورد، نمایشنامهنویسان عامدانه و هوشمندانه از این ترفند بهره میبرند. در کل کار خوبی بود و دیدن یکبارهی آن را توصیه میکنم.
پینوشت1: با عرض پوزش از دوستان فرهیخته، کثرت استفاده از واژهای که با «گ» آغاز و به «ه» ختم میشود، در آثار تئاتری و سینمایی، مایهی افتخار و مباهات نیست که بدان تا این حد مبادرت میورزند!
پینوشت 2: تهویهی سالن حافظ نیز چنگی به دل نمیزد.