رمانش رو نخوندم و نمیتونم مقایسه ای داشته باشم ولی من رو به شدت یاد فیلمهای نووار میندازه چون همه المانهاش رو داشت
همه بازیاشون خوب بود از مهستی به عنوان یک femme fatal بگیر تا اون پلیس مخفیه و اوستای جلال که چراغ راه تاریک جلال بود ولی ...
همچنین باید بگم چقدر بازی بد من نمایش رو دوست داشتم
به هیچ عنوان احساس خستگی نمی کنید و داستان شما رو با خودتون میبره و بعد نمایش امکان داره تو ماشینتون موسیقی مهرپویا گذاشته باشید و در تاریکی شب خیابونای تهران رو چرخ بزنید. اگه مثل من آدم جوگیری باشین شاید درحالیکه شیشه رو پایین داده باشین دگمه بالایی پیراهنتون رو هم باز بکنید و به فکر خاطرات قدیمی خودتون و حرفهای رد وبدل شده بین جلال و مهستی بیافتین