در پناهگاهی انتزاعی، که هر چه در آن رخ میدهد به زبانی بیگانه برای دیگری ترجمه (ن)میشود. انگار همه چیز از این فضا حذف شده باشد. نمایش گویی در
... دیدن ادامه ››
یک خلاء اجرا میشود، فضایی که انگار بدون پنجره و بدون تابش نور است، و هیچ جایی بیرونِ خودش ندارد. بازیها در سکوت عجیبی که دارند، و با حرکاتی که به حرکات ارواح میمانند، این فضای تهی را تکمیل میکنند. با این حال، نمایش در سکوت خودش به زبانی رسیده که تأملانگیز است.