جالبه برام من وقتى اجرا رو دیدم بعدش صبر کردم با چند نفر هم صحبت کردم و بعدم اومدم اینجا بخونم ببینم چى گفته شده راجع به اجرا، متاسفانه تمام مشکل اجراهایى که میبینم و صحبت هایى که راجع بهش گفته میشه تماما نشون میده که ما انقدر توى ایران نمایش هاى متفاوت نمیبینیم که تا یه کارگردان زیرکى یکم شامورتى بازى رو با یک ایده ى قدیمى اما کم کار شده مخلوط میکنه شگفت زده میشیم، از نمایش سیزیف که من انقدر حجمه تعریف ازش دیدم اینجا که سعى کردم جلوى خودم رو بگیرم و راجع بهش ننویسم که چه متن کولاژ چندپاره ى کهنه ى دم دستى داره تا این اجرا که به نظرم کاملا شامورتى بازى بود و هیچ چیز دیگه. نمایش پروفسور بوبوس آتیلا پسیانى هم که در سالن اصلى تئاتر شهر اجرا رفت کت واک داشت اما اون ایده کارگردانى بود که بر روى متن سوار شده بود، اما این اجرا کت واکى بود ک هیچ حرفى براى گفتن نداشت جز یک سرى نشانه هاى کهنه که هر برداشتى میشه ازش کرد و همین نشان از زیرکى کارگردان که با اضافه کردن این ها این اجازه رو به مخاطب کم تئاتر دیده و نگران از این که تماشاگر نادان خونده بشه برداشت هاى فلسفى سطحى بکنه. مشکل از کارگردان یا جشنواره دانشجویى یا داوران جشنواره دانشجویى نیست مشکل از سیستم تئاتر ماست که سال به سال حهارتا کار مزخرف خارجى در قالب جشنواره بین المللى تئاتر فجر میارن اینجا و ما فکر میکنیم خیلى با تئاتر جهان در ارتباطیم در حالى که عقبیم متاسفانه، این اجرا نهایت میتونه یک کار کلاسى باشه.
با تمام احترامى که براى عوامل اجرا و تمام کسانى که این اجرا رو دوست دارن قائلم ازشون دعوت میکنم سرى به یوتیوب بزنن و کمى پرفورمنس ببینن.