یادداشت محمدرضا میرحسینی
بازیگر،مدرس دانشگاه و طراح رشته بازیگری در دانشگاه علمی کاربردی
درباره ی نمایش " اوبو "
این روزها به مدد سالن های خصوصی در شهر تهران ، تاتر های فاخری روی صحنه درحال اجرا هستند. اما تاتر اوبو به نویسندگی: آلفرد ژاری و کارگردانی علیرضا دریابیگی نظرم را جلب کرد و بنده را بر آن داشت تا مطلبی هرچند کوتاه راجع به این کار بنویسم .
همینطور که میدانیم آلفرد ژاری از نویسندگانی است که در سن جوانی به عنوان یک نخبه شناخته شده و منتقدین سبک نویسندگی وی را به مکتب دادائیسم ،سمبلیسم و فراواقع گرا نزدیک میدانند و حتی میتوان گفت نمایشنامه نویسان بزرگی چون ساموئل بکت و اوژن یونسکو تحت تاثیر وی قرار گرفتند .
اوبو شاه
... دیدن ادامه ››
که از بهترین آثار این شاعر و نویسنده فرانسوی است یکی از خلاقانه ترین و عجیب ترین نمایشنامه های جهان نیز میباشد که بخاطر برهم زدن،وارونه جلوه دادن و کُمیک انگاشتن قواعد فرهنگی، اجتماعی و سیاسی و همچنین به سخره گرفتن قدرتی که از حرص و آز بدست میاید، بازتاب متفاوتی در جهان داشته است.
چند شبی است دکتر علیرضا دریابیگی این نمایش را در سالن حافظ به روی صحنه آورده.
از مهمترین عناصری که در کارگردانی این کار به چشم می خورد و خود را از تاتر های دیگر متمایز می نماید، تصویری کردن و تبدیل متن و دیالوگ به حرکت، رنگ و عمل نمایشی است.
استفاده زیبایی شناسانه از نور وصدا ، استفاده هوشمندانه از ابزار مدرن ارتباطی ،همچون ویدئو پروژکشن در سقف سالن ، استفاده خلاقانه از رادیو به جای آوردن بازیگران و جمعیت روی صحنه ، موسیقی بسیار قدرتمند ، لباس های عجیب و غریب و بازی بازیگران به شکلی هماهنگ با دکور، متن و شیوه اجرا .
از نکات قابل توجه در مورد بازیگری میتوان به استفاده از فانتزی ها و کاریکاتور ها در بیان ،بدن و بازی بازیگران که مسخره ،سطحی، سبک و یا حتی بی مغز بودن شخصیت های اصلی درام را به درستی به تصویر میکشیدند، اشاره کرد.
مکانیکی بودن یا ماشینی بودن حرکات بازیگران مقابل شخصیت اوبو، ابزار بودن این آدمها به دست قدرت را به شکلی کاملا تئاتری نشان می دهد.
حتی استفاده از همسرایان بسیار هوشمندانه اعمال شده .آدمهایی که مانند طوطی فقط حرفهایی را تکرار میکنند که به آنها تلقین شده و آن چیزی نیست به جز تایید طلبی و مجیزگویی و ستایشگری توخالی اریکه قدرت .
در پانزده دقیقه اول نمایش شاید کندی ریتم ،کمبود هیجان در بازی بازیگران و بلندی صدای موسیقی، کمی مخاطب را سردرگم میکرد و این سوال را به وجود میاورد که چرا نمایش اینقدر کند و بی انرژی به جلو حرکت میکند ! انگار همگی در حال دیدن یک خواب طولانی و بی سروته هستیم.
اما از نیمه های راه به بعد شاهد شاهکارهای تصویری اعم از استفاده از گوشه های سالن و دیوارهای کناری(هم به وسیله بازیگرانی که به صورت غافلگیر کننده ای شروع به بازی می کردند و هم تصاویری که به درستی و درجهت مفاهیم متن،روی دیوارهای سالن به نمایش در آمدند) ،استفاده از اعمال جسمانی نمادین برای تصویری کردن زیرمتن در لحظات مختلف ، واقعا دیدنی بود . به عنوان مثال: صحنه قتل پادشاه به وسیله پاره کردن طنابی که به صورت دایره روی زمین پهن شده بود ویا صحنه خلع قدرت مسئولین و عالی رتبه گان کشوری ، که با عروسک هایی به شکل نیم تنه اجرا و به درون گودالی که در کف سالن تعبیه شده بود پرتاب می شدند.
همچنین وجود بازیگرانی که در کنار تماشاگران سالن با اوبو صحبت میکردند، القاء کننده مفهوم بی ارتباطی یا گنگ بودن ارتباط قدرت با توده مردم بود.
از نقاط قوت کارگردانی می توان به استفاده درست از امکانات صحنه (کف سالن ، سقف و دیوارها) در جهت به تصویر کشیدن متن اشاره کرد. تمامی میزانسن ها بر اساس حالت نعل اسبی سالن طراحی شده و ابزار های اجرایی استفاده شده در صحنه به نحوی باعث تصویر سازی در ذهن تماشاگر می شدند و اینکه تماشاگر می تواند خود و یا کشور خود را در آن موقعیت دیده و چالش مطرح شده را منحصر به منطقه ای دور از سرزمین خویش ندانسته و به راحتی با آن همزاد پنداری کند.
در هر صورت به علیرضا دریابیگی عزیز و تیم اجراییش بسیار تبریک میگویم . امیدوارم بازهم در آینده ای نچندان دور شاهد کارهای قدرتمند و قابل دفاعی از این کارگردان باشیم .
به همه شما عزیزان مخصوصا دانشجویان عزیزم توصیه میکنم حتما این کار خلاقانه و جسورانه را ببینند.
محمدرضا میرحسینی
بازیگر،مدرس دانشگاه و طراح رشته بازیگری در دانشگاه علمی کاربردی