من واقعا نمی فهمم این نور پردازی ایده کدوم عزیزی بوده که انقدر به چشم تماشاگر لطمه می زنه. یعنی واقعا برای خاص بودن باید رو بیاریم به هر چیزی که متفاوت باشه؟ در یک کلام باید بگم کور شدم!! موقعی که صحنه تموم میشد ماتم میگرفتم!! اگه بخوام منصف باشم باید بگم موضوع موضوع خوبی بود اما خیلی ساده تر از این میشد بیان بشه. یا حتی ساختارش بهتر باشه، نه انقدر پیچیده، نیازی به این همه ابهام نبود. تقریبا از رورانس و نوع دست زدن تماشاچی ها می شد فهمید که زیاد راضی نبودن. علی شمس عزیزم شما که تحصیل کرده ای و سوادت بیشتر از ماست این رو قطعا می دونی که تئاتر کتاب نیست، که اگه جاییشو نفهمیدیم برگردیم عقب دوباره بخونیم، یا حتی فیلم، تماشاگر باید در لحظه با کار ارتباط بگیره، قول میدم حتی کسانی که مطالعه دارند و در این فضا هستند هم برای درک این کار با مشکل رو به رو شدن و میشن، بازی ها تقریبا خوب بود، من حظ بردم از بازی بانیپال شومون، و متاسفانه باید بگم آقای پاکدل خیلی بی انرژی بودن. خیلی زیاد. من که ردیف سوم بودم صداشون رو به زور می شنیدم. در کل باید بگم وقتی سالن رو ترک کردم احساس کردم که چیزی به من اضافه شده، و این نشون میده که اثر هنری کار خودش رو کرده.
ارزوی موفقیت دارم واسه همه عزیزانی که در این کار هستند.