چاپ شده در روزنامه اعتماد یکم بهمن ماه
تاج محل و نگهبانهایش
نوشته محمدحسن خدایی
از بختیاری نویسندهای چون "راجیو جوزف" است که نمایشنامه "نگهبان تاج محل"، در شهر تهران بهطور همزمان در دو سالن مهم تئاتری به اجرا درآمده است. یکی از اجراها به کارگردانی "کاظم نظری" و ترجمه "عارفه بهرامی" در سالن مولوی و اجرای دیگر تحت نام "نگهبانان" به کارگردانی "ملودی آرامنیا" و ترجمه "علی منصوری" در سالن استاد ناظرزاده کرمانی مجموعه ایرانشهر. همچنین از بختیاری
... دیدن ادامه ››
ما هم هست که امکان تماشای هر دو اجرا را یافتهایم تا بتوان شباهتها و تفاوتها را به قیاس نشست و ضرورت انتخابها را مرور کرد. رویکرد اجرائی کاظم نظری، اتصال با هندوستان تاریخی و بازنمایی مناسبات آن دوره است. به میانجی این میل به بازنمایی هر چه کاملتر آن دوران تاریخی است که تصویر تاج محل به نمایش گذاشته میشود. حتی پوشش گذشتهگرایانه شخصیتها سعی دارد حال و هوای ممالک شرقی را تداعی کند. فیالمثل هر دو بازیگر با شمشیری در دست، لباسی بر تن دارند که یادآور مناسک تعزیه ایرانی است. گو اینکه از منظر تاریخی، نمایشنامه مربوط است به حکومت "شاه جهان" مغول و دستور ساختنِ تاج محل به معماری "استاد عیسی شیرازی" در قرن هفدهم میلادی. کاظم نظری در مقام کارگردان تلاش کرده به مناسبات آن دوره تاریخی نزدیک شود، بنابراین با اجرائی روبرو هستیم که در استفاده از تصاویر و رقصهای هندی گشادهدستانه عمل میکند تا با نوعی باستانگرایی، فهم مناسبات هند آن دوران را امکانپذیر کند.
در مقابل اما رویکرد زیباشناسانه "ملودی آرامنیا" کاملا در جهت فاصلهگیری از گذشته و نزدیک شدن به اکنون ماست. شخصیتها کت و شلوار بر تن دارند و به جای شمشیر از تبر استفاده میکنند و ژستهایشان امروزیست. گویی نگهبانان وزارتخانهای دولتی در یکی از شهرهای مدرن غربیاند که از سر ملال و وظیفه، مجبورند ساعاتی را در کنار هم بگذرانند و با حرافی مداوم، تخیل ورزند و وضعیت معناباختهشان را تابآورند. در "نگهبانان" خبری از نشان دادن تصویر تاج محل نیست و همه چیز به تخیل تماشاگران وانهاده شده. در عوض فضای پسافاجعهای چون قطع شدن چهل هزار دست کارگران تاج محل، با نوعی واقعگرایی به نمایش گذاشته شده است.
هر دو کارگردان با رویکردی که اتخاذ کردهاند، اجزائی را رویتپذیر و مناسباتی را پنهان میکنند. باستانگرایی کاظم نظری و مدرنیسم ملودی آرامنیا، بار دیگر مسئله سیاستهای اجرائی و نسبتاش را با ما اهمیت میبخشد. اجرای اول با تمنای اتصال به تاریخ، نگاهی مذهبی و سنتگرایانه را تقویت کرده و اجرای دوم با فاصله گرفتن از مناسبات قدیم، بر جهانشمولی پای میفشارد. تماشای هر دو اجرا و صورتبندی فرمال و مفهومی آنان، میتواند به هرمنوتیکی دامن زند که ضرورت گذشتهگرایی یا جهانشمولی را در اجرائی چون "نگهبان تاج محل" مهم میکند. از این منظر، راجیو جوزف نویسنده خوششانسیست که نگهبانان تاج محلاش، توانستهاند چه با لباسهای شرقی و چه کت و شلوار غربی، مقابل ما بایستند و در رابطه با زیبایی و رابطه آن با قدرت، خطابههای رشکبرانگیز سر دهند.