بعد از خواندن خیلی از نظرات، بسیار شگفت زده شدم و بر آن شدم که نظر خودم را نیز بیان کنم.
هم نظر هستم با دوستی که این نمایش را به مثابه یک کلاس دانستند
یک کلاس سرد و کم هیجان
بازیگر بر روی مونولوگ خودش مسلط بود، اما تسلط برروی این مونولوگ ساده و به اصطلاح فِلَت کار چندان سختی هم نبود! اَکت بازیگر هم نسبتاً خوب بود اما اصولاً با اثری روبرو نیستیم که برای بازیگر چالش برانگیز باشد.
نمایشنامه متشکل از چند داستان مجزا از هم، و به عقیدهی من کم عمق و خالی از عوامل لازم برای ایجاد حس همذات پنداری و تاثیر گذاری بر روی مخاطب بود.
موضوع تمامِ سوژههایی که از آنها صحبت شد برای من بسیار تکراری و کلیشهای بود. به طوری که من بعد از همشون(بجز یک مورد) به خودم میگفتم "خب که چی؟! |:" یعنی به نظرم سوژهها به هیچ عنوان عمق و جای مانور نداشتند؛ (مثل اینکه کسی داره برای شما از روی کتاب چندتا داستان میخونه، با این
... دیدن ادامه ››
تفاوت که بخشهایی از اون داستانها رو بازی هم میکنه!) من که به شخصه با هیچکدام ارتباط کافی برقرار نکردم و تحت تاثیر قرار نگرفتم به همین روی بود که هیچ رغبتی در پاسخ دادن به سوالهای بازیگر در طول اجرا نداشتم. یعنی محتوا به گونهای نبود که شما را به فکر ببرد، مشغلهای در ذهنتان شود، بعد از اجرا به آن بیاندیشید و یا حداقل با دنیای تازهای آشنایتان کند.
طراحی لباس و طراحی صحنه هم بسیار سطحی و ساده بود و نمیدانم عواملش دقیقا بر روی چه چیزی وقت گذاشتند؟!
نورپردازی خوب بود، بجز آن بخش خسته کنندهای که نورِ سالن به سمت تماشاچیها بود و بیش از اندازه ادامه پیدا کرد.
قطعات موسیقی خوب انتخاب شده بودند اما اینکه مدام به صورت استاکاتو قطع میشد اصلا جالب نبود، بهتر بود کمی لگاتو میشد و کم کم قطع میشد تا مخاطب بیشتر در داستان فرو برود.
درمجموع من بنا به تعریف یکی از دوستان به دیدن این نمایش نشستم و انتظار بسیار بالاتری داشتم اما متاسفانه برآورده نشد و دیدن و شنیدنِ تمام این نظرات مثبت(که عموماً چندان اصولی بیان نشده بود و من را قانع نکرد) بیشتر من را تحت تاثیر قرار داد تا خودِ تئاتر!
من به این تئاتر نمرهی ۳،۴ از ۱۰ میدم.