پیدا کردنِ سوراخ دعا برای پول درآوردن اولین چیزی بود که به ذهن من خطور کرد در هنگام دیدنِ این نمایش ، اینکه شما بردارید بخشی از شرایطِ سیاه جامعه را بازتولید کنید ازدید من کلیشهای تکراری و حوصله سربر است ، امیرجدیدی ( که بخاطر او رفتم نمایش را ) در بخش عمدهای از اجرا با گویشی اختراعی ( بین لری و خوزستانی) دارد گوشهای مخاطب را خراش میدهد، لودهبازیهایِ بیمورد بخشی از تماشاگرها را میخنداند و بخشی دیگر را عصبی میکند ، من از معدود دفعاتی بود که تصمیم به خروج از سالن گرفتم پیش از پایان اجرا