نمایش قلعه
از نظر من نمایش قلعه در ورای خود متن مهدی رضایی با اقتباس جذابی که ار متن ژان ژنه نوشته شده است
ابتدا فضای کار جذاب است سکوت ها
... دیدن ادامه ››
، مکث ها درخشانند و طراحی صحنه پله ها و بازیگران روی آن و قسمت زیادی از بازی ها جذاب بود و اینکه کلا فضای ابسورد یا همان ابزورد یه فضای تکرار شونده و خاص خودش را دارد و اینکه کارگردان مشخص است که دغدغه مند است و تفکر دارد پشت هر متنی که اجرا میکند
ولی بازی اغراق امیز یک بازیگر کار در لحن و بیان بی دلیل بالا تورا از فضا بشدت بیرون میکند و تو باورش نمیکنی و انقباض تمام مدت بدن با بیان اینکه یک کاراکتر در شدید ترین مدل حسی باز هم قسمتی از اعضای بدنش باز هم رهاست نه منقبض و غیر قابل باور و اینکه کنش و واکنش ها در بین دو کاراکتر باورپذیر نیست زمان گرفتن و هل دادن و اینکه در اخر چرا باید یک نفر جدایی از نمایش بگوید ساعت ملاقات تمام شده مگر غیر اینکه شما کاراکتر نگهبان دارید و حتی اگر نخواهید دیوار چهارم را بکشند که زماان ورود با نگاهش با نفرات وباز کردن درب برای انها می شکند ولی چرا از یک نریشن استفاده نشود تا فضای تداعی شده خراب نشود البته که قسمتی از صحبت های من بخش سلیقه نیز دخیل هست
در کل برای این گروه درجه یک ارزوی تمام بهترینها را دارم و این ها مسایلی بود که ذهن من را درگیر خود کرد و مطمئنا این برداشت من از کار است و مطمئنا کار به قدری جذاب بود که برایش نوشتم