این یک اعتراف است
از سیاه مستی فلسفه عشق و مرگیدن با مُسکِر وایتکس در کف عفونی کاشی حمام مضرب 3 وسواس
و رویت بو و بَر آینده از اوووووج مواااال
... دیدن ادامه ››
فرنگی از پَسِ تهویه دوّااااار
عُق زدن خود حین زاییدن ترس ها از رحم نفرین مادرانه آفت زده خیانت نسل دچار بی اختیاری ادرار خاطره
در مواجهه نزدیک با موت هشتادساله جذام مغزی مغروق در وان خشم داغ تیزابی ، پدرانه معیوبِ باغبان گل تحقیر
و به هرزگی رفته در اتاق تحتانی با مادر چااااق ، دختر همسایه خووووش صدای برگر زغالی شده عکس های اتاق فوقانی
اوووووووف که نمایشگر سوراخ کلید بی عیب است
شکلات دسته دار سیاهت را با پوست بِمَک
عمووووووو ، پام رفت روی خط
سووووووووووختم
دوباااااااااااااااره از اوووووووول
سپااااااااااس از یکایک شمااااا که از بس خوووووووووووووب بودید ، حالمان بدددددددددددددد شد