جدا کردن ساختار از مضمون در نقد اثر هنری، همیشه بحث چالش برانگیزیه چرا که خیلی از کارشناس ها به درستی به این عقیده پافشاری میکنند که به اثر هنری باید به مثابه ترکیبی نگاه کرد که اجزا اون از هم قابل تشخیص نباشند. پس این جمله تکراری « تاتر خوبی نبود اما بازیاش خیلی خوب بود!» به نظر تناقض بزرگی رو توی خودش مخفی کرده. اما همه ما این جمله رو « میفهمیم»... شاید دلیل این فهم تجربه مشترک دیدن اجرایی پرزحمت و مملو از خلاقیت است که بعد از آن در احساس لذت خود دنبال جای خالی چیزی میگردی که در میاد چنان ساختار قوی ای آن را نیافتی. ماده ای درخور این ساختار که آن را پر کند و زیباتر.
این تجربه بادیدن 50-50 سخت در من تکرار شد و انتخاب بین امتیاز 4 و 5 را سخت کرد. اجرایی که 50 آن 5 بود و 50 آن 4 .
پ ن : سرعت پیشرفت اسماعیل کاشی از سه خواهر تا صددرصد، به قدری چشمگیر بود که انتظار من را به آسمان پرتاب کرده بود.
پ ن : امید بزرگترین جنون آدمی ست.