«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
و بلاخره اون روزی رسید کنار دختر 3 سالم نمایش ببینم و کیف کنم از سطح بالای تمام فاکتور های اجرا، قصه به اندازه ساده سازی شده، نور مناسب مجرا، موسیقی شاد ولی درست، هماهنگی بین همه چیز و... مرسی که دل ما ناامیدان از وضعیت تاتر رو گرم میکنید.
سلام خانوم میری، واقعن تعریف محدودیت سنی برای نمایش ماهی کوچولو سخته، ما تماشاچی یه و سال ونیمه هم داشتیم که تا پایان اجرا همراه بوده، اما ترجیحن برای کودکان بالای سه سال میتونه انتخاب مناسبتری باشه💓
چندین سال است ک بهمن برایم طعم دیگری دارد.. طعمی آمیخته از هیجان و سرما..خاطره ای دلچسب از ایستادن در صف های طولانی سینما... سینمایی که 10 روز از سال میدانی میشود برای اجتماع مایی که تلاش کردیم چراغ کم رمق فرهنگ کشور را با حضورمان روشن نگه داریم. امسال اما کورسوی نوری نمیبینم تا برای روشن نگه داشتنش سرمای سوزنده شبهای بهمن را به جان بخرم.
چندین سال است ک بهمن برایم طعم دیگری دارد.. طعمی آمیخته از هیجان و سرما..خاطره ای دلچسب از ایستادن در صف های طولانی سینما... سینمایی که 10 روز از سال میدانی میشود برای اجتماع مایی که تلاش کردیم چراغ کم رمق فرهنگ کشور را با حضورمان روشن نگه داریم. امسال اما کورسوی نوری نمیبینم تا برای روشن نگه داشتنش سرمای سوزنده شبهای بهمن را به جان بخرم.
خب؟؟؟ خب؟ یک ایده و تمام؟!تاتر ساخته شد؟؟ شوخی میکنید؟؟تروخدا نیاید بگید به فلسفه نهفته در اعماقش اصن پی نبردم، شما خود اون عمقو بیا نشون بده... کاش با این مینیمالیسم فیک آموزش غلطی به تازه تاتر بین ها ندیم و از ندونستنشون چندباره سود نبریم.
پ ن : حلا منم و حسرت اونهمه حسرتی بعد از هر دوره اجرای این نمایش خورده بودم...
پ ن : یه جاهایی شیطونه میگفت یه تیر در کنم بهمن بیاد و هممون خلاص...
تکلیف افرادی که تازهتئاتربین نیستند اما بهشدت عاشق این کار هستند چیست؟
به این که شما به عمق ماجرا پی بردید یا نبردید اصلاً کاری ندارم ولی فراموش نکنید اگر شما تا صبح هم تیر در میکردید بهمن نمیآمد!!
جدا کردن ساختار از مضمون در نقد اثر هنری، همیشه بحث چالش برانگیزیه چرا که خیلی از کارشناس ها به درستی به این عقیده پافشاری میکنند که به اثر هنری باید به مثابه ترکیبی نگاه کرد که اجزا اون از هم قابل تشخیص نباشند. پس این جمله تکراری « تاتر خوبی نبود اما بازیاش خیلی خوب بود!» به نظر تناقض بزرگی رو توی خودش مخفی کرده. اما همه ما این جمله رو « میفهمیم»... شاید دلیل این فهم تجربه مشترک دیدن اجرایی پرزحمت و مملو از خلاقیت است که بعد از آن در احساس لذت خود دنبال جای خالی چیزی میگردی که در میاد چنان ساختار قوی ای آن را نیافتی. ماده ای درخور این ساختار که آن را پر کند و زیباتر.
این تجربه بادیدن 50-50 سخت در من تکرار شد و انتخاب بین امتیاز 4 و 5 را سخت کرد. اجرایی که 50 آن 5 بود و 50 آن 4 .
پ ن : سرعت پیشرفت اسماعیل کاشی از سه خواهر تا صددرصد، به قدری چشمگیر بود که انتظار من را به آسمان پرتاب کرده بود.
پ ن : امید بزرگترین جنون آدمی ست.
نمایشی چهار ستاره که تنها به یک دراماتوژی قوی احتیاج داشت که به ستاره پنجم و شاید هم بیشتر برسد. ایده ای درخشان که این اجرا کمی برایش کم بود. و کیفی مبسوط از دیدن چنین نمایشی بدون اسم های سنگین و بزرگ اما پوچ.
ممنونم که چنین کیفی را مهیا کردید.
موجودی دوجنسی...دگردیسی ناقص تاتر به فیلم.... پوسته ای جذاب که هنوز هویتی مشخص برای خود نیافته.
و واجد تمام ویژگی های آثار غنی زاده.
در نهایت یکساعت تشوویق ایستاده برای «علی نصیریان».
موفقیت یک اجرای تک صدایی به دو رکن متن توانمند و چند بعدی و توانایی بازیگر و قدرت او برای اجرای بدنی وابسته است. بازیگر یک تنه بار یک گروه اجرا را به عهده دارد و زیر و بم ها و ابهامات متن باید جای خالی چند صدایی نمایش های معمولی را پر کند. در این اجرا،گذشته از متن نه چندان نوآور که تماشاگر را تنها برای نیمی از اجرا درگیر میکرد(باقی متن قابل حدس بود اگر تنها چند متن در همین حال و هوا را تجربه کرده باشید) احسان گودرزی علیرغم سابقه کوتاه اما درخشانش در فیلم اژدها وارد می شود، آنطور که باید در گذاشتن تاثیری که بازیگر در چنین اجراهایی در زمان کوتاه بر بیننده میگذارد، موفق نبوده است. همین ترکیب از متن متوسط و اجرای متوسط، نمایشی را تحویل تماشگر داده می شود که از همه نظر «متوسط» است.
گاهی احساس میکنم هر چه به تعداد لیست «نمایش های تماشاکرده» در پروفایل تیوالم افزده می شود، توانایی لذت بردنم از این محبوب جذاب پر راز و رمزم(تئاتر) کمتر میشود. یا شاید این محبوب جذاب دیگر آن تلاش همیشه اش را برای جلب نظر عاشق دلتنگش نمی کند. نمی دانم اشکال از کدام ماست، من عاشق که معشوقم را در سراشیبی نمیتوانم ببینم،یا معشوق لجباز که سرش گرم زرق و برق های عاشقان تازه سوار بر بنز ولکسوس شده است...
داوود نژاد هرروز بهتر از دیروز.
در حالی که کارگردان های نامدار نسل گذشته هربار علاقمندان خود را از زنده شدن خاطره خوب فیلم های گذشته نا امیدتر میکنند،داوودنژاد بی هیچ سر و صدایی سیر صعودی را آرام طی میکند. بعد از فیلم به یاد ماندنی«مرهم» اینبار در «فراری» نشان میدهد که یک فیلمساز فارغ از سن خود تا چه اندازه میتواند در عمق جامعه خویش کند و کاو کند و صحنه هایی آشنا اما دیده نشده را از آن را به تصویر بکشد. پردازش نقش «گلنار» (ترلان پروانه)،مهم ترین گواه این ادعاست. نوجوانی از دهه 80 با تمام ویژگی های این دوره و تفاوت هایش با نوجوانان متولد دهه 60. کاری که کارگردانان جوان با وجو نزدیکی نسلی موفق به انجام آن نشدند.
فراری تلخ است، اما نه تلخ تر از واقعیت.
پ ن 1: ترلان پروانه نوید یک بازیگر زن زیبا،اما توانمند و باهوش را برای سینمای ایران می دهد.
پ ن 2: پردیس سینمایی باغ کتاب تهران یک دروغ بزرگ است. یک سالن 30نفره با صفحه تصویری کمی بزرگتر از تلویزیون خانه قطعا سینما نیست. آنهم پردیس سینمایی با بهای 15000!!!
آقای جباری ممنون از توضیحتون اما در تعریف فضایی، به فضایی با این ابعاد و این گنجایش «لااتاق نمایش فیلم» گفته میشود، و سالن سینما به جز ابعاد دارای فکتور های دیگریست که در اینجا هیچکدام ایجاد نشده.. پردیس های سینمایی به علت امکانات بیشتری که از سینماهای تک سالنی به تماشاگر میدهند، بلیت گرانتری دارند، تجربه من در باغ کتاب امکاناتی کمتر از اتاق نمایش یک خانه بود.
اطلاعاتم به خاطر تخصصم سندیت دارد.
خانم الف این سالن یکی از چندین سالن این مجموعه بود ، من تجربه دیدن فیلم را در همه سالن ها ندارم، فیلم قبلی که اینجا دیدم مصادره بود که سالن طبقه همکف و کمی بزرگتر و اوضاع بهتر بود، خدای نکرده راهنمایی اشتباه نکرده باشم.
متاسفانه سالن 3 سینما فرهنگ هم که تازه احداث شده و به هنر و تجربه اختصاص داده شده به همین صورت هست، من بالاترین ردیف نشسته بودم و چشمام داشت اذیت میشد، نمیدونم ردیف اولی ها چطور تحمل کردند.. فاصلشون از پرده،شاید به دو متر هم نمیرسید..!!
به نظر میرسد تا زمانی که ایلیا امکان ایفای نقش کودک را داشته باشد ما شاهد نام رضا ثروتی در کنار نمایش «فهرست » خواهیم بود و بار تنوع نمایش در کارنامه این کارگردان خوب را تنها مضاف الیه اضافه شده به نام فهرست به دوش خواهد کشید.