در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | ایمان باقری درباره فیلم درخونگاه: دو فیلم قبلی اسعدی با تمام ضعفهایشان با ارئه فضای مه آورد و نئونوآر گ
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 13:04:25
دو فیلم قبلی اسعدی با تمام ضعفهایشان با ارئه فضای مه آورد و نئونوآر گونه هر چند کوچک، فیلمهای نسبتا دلنشین بودن اما درخونگاه در شکل ارائه داستان و روابط آدمها و بحرانهای اخلاقی ضعفهای بنیادین دارد که نمیتوان جدی اشان نگرفت. اسم فیلم نام محله ای خاص را القاء میکند که متاسفانه فیلم حتی نمیتواند محله ای فکسنتی بسازد چه برسد که به آن تشخص بدهد. فیلم ادای دینی است به سینمای کیمیایی اما عناصری آن نوع سینما مثل ( دیالوگهای کنایی، معرفت و تک افتادگی قهرمان ، تقدس رفاقت و خانواده) به شکلی دفرمه در فیلم پیاده شده که نتیجه فیلمیست که انگاردر پلاستیکش کیمیایی طور است و در محتوا کاملا بر ضد ارزشهای آن نوع سینماست. فیلمساز دغدغه های خودش در رابطه با جنگ را هم به شکل کاملا شعاری در دهان کارکترهای ناچیزش قرار میدهد.
ناچیز بودن این خانواده جنوب شهری بزرکترین ضربه را بر پیکره فیلم میزند روابط آدمهای این خانواده کاملا مضمحل است از مادر گرفته تاخواهر و پدر که هویتی مغشوشی دارند. به طور نمونه مادر فیلم چه جور مادریست مادری که ابدا حس مادر بودن را نمیدهد و ظاهر شکسته و ماتم زده اش بیشتر بابت شاخ و شانه کشیدن برای شوهر و دخترش است تا دلسوزی و رنج مادرانگی و فیلمساز به این هم بسنده نمیکند و با قرار دادن پیکر نیمه جان یک مادربزرگ سالخورده در خانه و رفتار مشمئزکننده اعضای خانوداه با او (که اوجش انداختن او به سمت دیگر برای برداشت وسیله ای است) گویا ذره ای حرمت برای مفهوم خانواده که اصل و اساس چنین فیلمی باید باشد باقی نمیگذارد !
از لحاظ گره افکنی و گره گشایی هم فیلم لنگ میزند این که چرا این قدر طول میدهد تا قضیه چپاول پولهای رضا افشا شود( با نشانه های روایی انحرافی بی معنی همچون ترک شبانه خونه توسط دختر و حضور یک مرد غریبه در خانه داماد) پس از افشای قضیه با توجیه های همچون (دیدن فیلمی از کسی که شبیه رضا بوده و در ژاپن معتاد شده و دیگر برنمیگردد) از مادر وپدر گرفته تا خواهر و داماد پولهای او را خرج کنند، غیر منطقی و مضحک به نظر میرسد. دلسوزی کردن برای آن زن ... دیدن ادامه ›› بدکاره و رفیق تیمارستانی هم همچون بافی قیلم شوآفی بیش نیست. اینکه فیلمساز خوشقریحه ای همچون اسعدی در این فیلم این چنین به دام ادا و نه ادای دین به نوعی از سینما بدون توجه به صناعت ساختاری و اخلاقی ان فیلم ها افتاده مایوس کننده است.