در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | نیروان غنی پور درباره انیمیشن آخرین داستان: ماردوشی با تأخیر انیمیشن آخرین داستان اثری است سر و شکل دار و خوش س
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 19:34:33
ماردوشی با تأخیر

انیمیشن آخرین داستان اثری است سر و شکل دار و خوش ساخت با برداشتی آزاد (توسط اشکان رهگذر و همراهی محمد چرم شیر) از داستان ضحاک در شاهنامه. هدف گذاری فیلم برای مخاطب نوجوان تا سنین بالاست و از فانتزی های کودکانه در آن خبری نیست تا مناسب تماشای این مقطع سِنی نیز باشد ضمن این که فضاهای تاریک و ظلمت وار بواسطه حضور اهریمن هم مزید بر علت شده است. در آخرین داستان قطب بندی شخصیت ها با تقابل دوگانه خیر و شر آن هم به شکل مطلق دیده نشده و نویسندگان از تمهید خاکستری نمودن شخصیت ها با دادن رنگ و لعاب نقطه ضعف به آنان بهره برده اند بنابراین از سویی شاهد خلوت و تنهایی های ضحاک می شویم که از افسردگی ناشی از قتل پدرش مرداس و بی تابی کابوس های شبانه اش رنج می برد و از سویی دیگر غرور و شعله آتشین انتقام در فریدون که او را تا مرز تباهی پیش می برد. اگر این نکته ها را به عنوان نقطه قوت این درام به حساب آوریم نقطه ضعف روایت جایی خودنمایی می کند که سازنده اثر خواسته بی توجه به آشنایی مخاطب نسبت به این داستان مشهور،تعلیق ایجاد کند آن هم با به تعویق و تأخیر اندازی در نمایش رویش مارها از دو کتف ضحاک که نشانه هایش را تا یک سوم پایانی فیلم به شکل التهاب و آماس نمایش داده و تازه در دقایق پایانی مارها رخ می نمایند در نتیجه منطق داستانی کشتار جوانان و خارج نمودن مغزها برای طبخ خورشت تا این مارهای اهریمنی آرام بگیرند و ضحاک لحظه ای به آسایش رسد، زیر سوال می رود. فیلم از نظر طراحی و ساخت دو بُعدی فضا و شخصیت ها بسیار چشمگیر عمل کرده و از بهترین های تاریخ انیمیشن در سینمای ایران است با موسیقی اندازه و گوش نواز کریستف رضاعی و اجرای جذاب شهرام ناظری با همراهی هاله سیفی زاده اما بیشترین صدمه را از بخش شخصیت پردازی صدایی و اجرای نقش گویی ها خورده است. این که رویکرد سازندگان اثر برای حضور بازیگران نام آشنای سینما در بخش صداگذاری به احتمال فراوان بازاریابی ... دیدن ادامه ›› جذب تماشاگر در اکران بوده به خودی خود امر ناخوشایندی نیست اما صرف دعوت کردن و فقدان مدیر دوبلاژی کاربلد به هنگام ضبط دیالوگ ها فقط بازی با اسم ها را به ذهن متبادر می کند چرا که دوبله انیمیشن کاری تخصصی بوده و تفاوت آشکار با دیالوگ گویی در صحنه و مقابل دوربین دارد.در نتیجه بسیاری از نقش گویی ها یکنواخت،بی حالت و سُست بویژه در میان صدای شخصیت های زن و همچنین شخصیت مهمی چون فریدون از آب درآمده و نظارت و هدایت مدیر دوبلاژ را می طلبید.البته در این بین افرادی چون اکبر زنجان پور (با نقش گویی به جای کاوه)،پرویز پرستویی (ارشیا و تهمورث)، فرخ نعمتی (شهراسب)، حسن پورشیرازی (جمشید و مرداس) که سابقه دوبلوری و صداپیشگی دارند انتخاب های مناسبی به نظر می رسند همچنین حامد بهداد برای نقش ضحاک و انتخاب جالب بیتا فرهی برای اهریمن کوشش وافری انجام داده اند اما در کلیت بافت یکدستی از نظر بیان و لحن گفتاری ارائه نشده بویژه در سکانس بارگاه ضحاک که دو صدای دوبلور آشنا چون شهروز مُلک آرایی و غلامرضا صادقی را در کنار دیگر نقش گویی ها می شنویم،این تفاوت و عدم یکدستی بیشتر احساس می شود. می توان تصور کرد اگر کیکاوس یاکیده برای صدای نقش ضحاک و افشین زی نوری برای فریدون و نگین کیانفر برای شهرزاد در این اثر نقش گویی می کردند چه حس متفاوتی به مخاطب منتقل می شد اما در نسخه صدای حاضر آخرین داستان این زیبایی شناسی گفتاری دیده نمی شود.