در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | احسان رسولیان درباره نمایش آبگوشت زهرماری: باسلام من دیروز شاهد اولین اجرای نمایش بودم و به عنوان یک تماشاگر عا
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 16:29:26
باسلام
من دیروز شاهد اولین اجرای نمایش بودم و به عنوان یک تماشاگر عام در ذیل مواردی که به ذهنم میرسد را فقط از نظر اشنایی دیگر دوستان با فضای نمایش و نیز نظر شخصیم را برای امثال خودم ( غیر حرفه ای ها ) عنوان میکنم :

حاشیه :
هوای بیرون بسیار سرد و داخل سالن مطلوب ، نمایش سر وقت شروع شد ، نیمی از سالن پر شده بود ، یک کوچولوی دوست داشتنی را که همراه مادرش اومده بود اجازه ورود ندادند ولی بالاخره مجوز گرفت و در حدود ده دقیقه ابتدای نمایش صدای این کوچولو بیشتر از بازیگران به گوش میرسید که البته با ترفندهای مادرانه ارام شد و شانس با ما یار بود که آقای بهزاد فراهانی نیز شاهد اولین اجرا بودند و قبل از نمایش کلامی با تماشاگران در مورد حمایت از تیاتر شهرستانها و بی مهری مسئولین وزارت ارشاد و نیز دولت در تخصیص بودجه کم به این هنر صحبت کردند ( این اجرا اگر اشتباه نکنم حاصل تلاش بچه های خونگرم بوشهریست )

متن :
نمایشنامه از دید من صرفا کمدی بود ( تکرار میکنم از دید من ) که یک داستان مشخص دارد و هیچگاه این خط مستقیم حتی نیم درجه انحراف ... دیدن ادامه ›› ندارد یعنی زیاد وادارت نمیکنه ذهنت رو درگیر کنی و بقولی بصورت هلو برو تو گلو بیان میشه
همراهی موسیقی زیبای خطه بوشهر با بازیهای متوسط رو به خوب بازیگران که البته مقداری ناپختگی در بازی برخی از دوستان مشهود بود ( دوست عزیزی که لهجه یزدی داشت راحت و بدون تکلف بازی میکند ) ، استفاده از شوخیهای جنسی ( البته بسیار کم و فقط در قسمت حمام و حرمسرا ) لزومی نداشت و بقولی دیگر از مد افتاده ، عدم استحکام در بیان جملات توسط برخی بازیگران در زمانی که صحبت میکردن و یکنوع بی حالی در بیان رو به من القا میکرد ، هماهنگی عالی بازیگران در تغییر سکانسهای ! نمایش که بدون لغزش اتفاق افتاد جای تحسین داره ، دکور معمولی و البته کافی ، چون نیاز زیادی هم نداشت و ابتکار گروه در استفاده از یک وسیله برای چند منظور ( قابلمه : به عنوان قابلمه ، کاسه و کلاه / ملاقه : ملاقه ، قاشق ، چپق و ... ) جالب و دلنشین بود ، گروه موسیقی بسیار خوب و صدای رسای سازهای محلی ، سه تار ، دف ، کمانچه و ...

در انتها ، دیدن این نمایش و تلاش این گروه خالی از لطف نیست و نظر به اینکه میدونم این دوستان شهرستانی از فراوانی کمبود امکانات !! ( عجب اصطلاح من در آوردی ) رنج میبرند ولی همچنان تلاش میکنند که دیده و شنیده شوند و نشان دهند که تئاتر فقط در پایتخت نیست لذا قابل تحسینند و امیدورام در اجرا و نمایشنامه های بعدی محکمتر و راحت تر ظاهر شوند و دلسرد نگردند ( خیلی شعاری شد ) ، خسته نباشید عزیزان

همیشه شاد زی