«بیگانه در خانه»
داستانی تماما روانکاوانه با ساختاری بی نهایت جذاب و هنرمندانه.
در نمایش بیگانه در خانه، تماشاگر با زوج مهاجر جوانی روبرومیشود که هر کدام در محیط ایزوله احساسی خود در کنار یکدیگر زندگی میکنند، زوجی که نه تنها در کشوری که زندگیمیکنند بیگانه هستند در خانه خود نیز درگیر این حس و همچنین در بیان احساسات خود ضعیف و ناتوان هستند. زوجیکه همانطور که فروید بیان میکند دچار نوعی ، ترس و یا نتوانی در برقراری احساسات(fear of intimacy )، میباشند. این ضعف در بیان احساسات معمولا به شیوه های مختلفی به نمایش در می آید که در این داستان کارکتر مرد که ناتوان در بیان احوالات روحی خودش هست سعی در تعقیر شیوه خود برای بیان احساساتش میکند و با ساختن اکانت جعلی(AL7) تلاش میکند تا شریک زندگی خودش را در جریان احوالاتش بگذارد. نکته جذاب داستان در همین تغییر چهره نهفته هست حضور مرد دوربین به دست داستان که نمایان گر چهره دوم مرد یا همان AL7 هست، به راحتی از احوالاتش صحبت میکند و دیگر در بیان هر انچه در او میگذرد واهمه ای ندارد. به بیانی دیگر این زوج به قدری در محیط ایزوله خود فرو رفته اند که دیگر نمیتواند با هم در ارتباط باشند و نیاز به سپری برای بیان احساسات خود دارند. با دقت به روند نمایش زمانی این زوج زمانی قادر به کنار همنشستن و صحبت در باره ی رابطه شان میشوند که AL7 در کاناپه بین آنها مینشیند و همان سپر احساسی را برایشان ایجاد میکند تا راحت تر باهم صحبت کنند. اما شخصیت جذاب و بسیار مهم دیگردر نمایش،پیر زن آلمانی، که به نوعی راوی احوالات درونی زوج هست، نقش مهمی در این گذر احساسی ایفا میکند. پیر زن همانگونه که اشاره کردم حس درونی و ترسناک ایزوله بودن این زوجهست و هر بار که این دو به تنهایی با ان روبرو میشوند شرایط ترسناک و غیر قابل تحملی برایشان ایجاد میکند. پیر زن با قرار دادن جعبه ای که ماسک گوزن(که به تعبیری نماد قدرت نیز هست) به زوج جوان این اجازه رومیدهد که هر دو باگذاشتن ماسک و تقییر چهره،
... دیدن ادامه ››
بر ترسشان فائق شوند. ترسی که هیچ وقت از بین نرفت اما سرپوشی بر آن گذاشته شد. حال با نگاهی به عنوان نمایش میتوان گفت که این بیگانه در خانه «حس مشترک» بود نه حضور فردی بیگانه.
در پایان باید گفت ایننمایش بی شک از باب کارگردانی،طراحی دکور، موسیقی و بازیگری، یکی از بی نظیر ترین نمایش های به صحنه برده شده میباشد.