نمایش بسیار خوب و پر مفهوم
پدر نماد دیکتاتوری که به نظر بنده با وعده پوچ مسافرت و آقای همسایه ای که در کار نیست (چون حتی اسم او را هم پدر نمیداند
... دیدن ادامه ››
و در برخورد با پسر کوچک او را اشتباه میگیرد.) و بیرون خانه ای که نه اقای همسایه ای هست و نه برفی حقیقی و اینها فقط تصویری است که پدر دیکتاتور برایشان ساخته و بقیه اعضا هم پلشت وار آنرا پذیرفته اند .
خانواده(یا جامعه ای) که دچار رخوت شده و توان نجات خود را ندارد و امیدش به خارج ازجامعه خودش است.(در برخوردشان با پسر کوچک هم حتی از او کمک میخواهند)
و پسر کوتوله خانواده(در ظاهر ضعیف) که همواره مورد کم توجهی و تحقیر قرار گرفته ولی در آخر نماد شجاعت و ظلم ناپذیری است.
این نمایش حتی من رو نمیدونم به درست یا غلط یاد نمایش "به وقت پازولینی" انداخت ...به یاد فصل عصبیت/فصل پلشتی/فصل خون...
خسته نباشید فراوان به همه عوامل نمایش