در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال سجاد حسینی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 15:14:50
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
خلاصه این که نمایش پدر هیچ چیز دندان‌گیری ندارد. حضور خلاقه‌ی کارگردان که هیچ، در درک و اجرای روان متن نیز ناتوان است و به کار بستن برخی اطوارها ... دیدن ادامه ›› نیز تغییری در این واقعیت ایجاد نمی‌کند. نمایشنامه‌ای که اجراهای مختلفی از آن شده و فلوریان زلر نویسنده‌ی نمایشنامه، خودش فیلمی بر پایه‌ی آن ساخته که به گمانم اکثر مخاطبان این تئاتر، پیش از این، آن فیلم را دیده‌اند، حتی اگر اجرای صحنه‌ای دیگری از نمایشنامه ندیده باشند. نمایش آقای دشت‌آرای هیچ کار مثبت خاصی با متن یادشده نمی‌کند و فقط آن را با اجرایی ضعیف ارایه می‌کند. برای شخص بنده انگیزه‌ای اصلی به تماشا نشستن نمایش فعلی دیدنِ بازی بازیگرانش بود؛ که تبدیل به تجربه‌ای مأیوس‌کننده شد. استفاده از هاشف و میکروفون روی صحنه، آن هم در سالنی که مخصوص اجرای تئاتر طراحی و ساخته شده، هم‌چنان برایم عجیب و عصبی‌کننده است. علاوه بر این، صدای خش خش کشیده شدن دست یا لباس و وسایل بازیگران روی میکروفون که تولید صداهای بی‌موقعِ عذاب‌آوری کرد، این حس ناخوشایند را صدچندان کرده است. استاد کیانیان در نقش پدر بازی‌‌ای به شدت تصنعی ارایه می‌کنند و با دقت در حرکات دست و پا و میمیک صورت ایشان می‌شود درک کرد که بازیگر و کاراکتر دقیقاً منتظر گفتن دیالوگ و انجام اکتِ بعدی‌اش است. دقیقاً بر خلاف نظریه‌ی درستی که می‌گوید بازیگر باید بداند چه خواهد شد ولی کاراکتر نداند. و وقتی بازی خوب آنتونی هاپکینز را در فیلم پدر دیده باشی و به یاد بیاوری، این همه فاصله بین ضعف و قوت بازی یک کاراکتر بسیار آزاردهنده‌تر هم می‌شود. سعید چنگیزیان هم‌چنان به واسطه سال‌ها روی صحنه بودن، در صحنه راحت است؛ اما راحت بودن لزوماً به معنای بازی خوب نیست. که اینجا هم نیست. مارین ون هولک در اجرای نمایش تقریباً فقط دیالوگ می‌گوید، البته آن را هم نه به خوبی. و این خوب نبودن فقط مربوط به فارسی نبودنِ زبان مادری‌اش نیست. سوگل خلیق و بهزاد کریمی با به کار بستن بهتر ذهن، بدن و بیان، اجرای در لحظه را بهتر بازی می‌کنند، البته در نه حد خوب؛ ولی در قیاس با سایر بازیگران به وضوح سطح بالاتری داشتند.
متن «خوشدلان»، نمونه‎‌ی یک متن ایرانی درخور توجه است و یادآور این که در کنار اجرای متون خارجی، نباید از نوشتن و اجرای متن‌های خوب ایرانی غافل شد که اگر چنین نشود، این سرمایه‌ی گران‌بها از کف خواهد رفت. «خوشدلان» متن روانی دارد و در معرفی شخصیت‌ها و طرح قصه، چالش‌ها، گره‌گشایی‌ها و پایان‌بندی موفق است.
صدالبته غنیمت اصلی تماشای نمایش «خوشدلان»، دیدن استاد سعید پورصمیمی بر صحنه‌ی تئاتر است که نباید از دست داد. استاد پورصمیمی در 80 سالگی با انرژی و مهارت در انجام حرکات و بیان دیالوگ‌ها ظاهر می‌شود و عطش مخاطبِ مشتاقِ تماشای یک بازی خوب را به نحو شایسته پاسخ می‌دهد. در کنار ایشان، بازی آقایان مسعود کرامتی، رضا مولایی، حامد مهدی‌نژاد و خانم الهام پاوه‌نژاد نیز خوب بود.
«خوشدلان» را نه تنها دارای ارزش دیدن می‌دانم، که به علت حضور استاد پورصمیمی، تماشای آن را بر خود واجب دانستم؛ و البته این متن با اکثریت همین بازیگران، ظرفیت اجرایی بهتر توسط کارگردانی دیگر داشت و دارد؛ و ای کاش کارگردان فعلی (سرکار خانم پریزاد سیف) لااقل از وسوسه بازی در این اثر می‌گذشتند.
برای دیدن نمایش در این روزهای زهرماری بسیار مردد بودم. از یک طرف عذاب وجدان برای رفتن به سالن نمایش و از طرف دیگه احساس نیاز شدید به آن برای نگه داشتن آخرین رمق جان در این شرایط ترس و غم و امید.
بالاخره تصمیم به رفتن شد؛ پنجشنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۱. با بغض و تردید راهی شدیم و وقتی وارد سالن شدم و اسامی بچه‌های مظلوم پرکشیده‌ی ایران رو روی صندلی‌های ردیف اول دیدم بغضم شکست و فهمیدم جای غلطی نیومدم.
آقای آقایی و گروه محترمشون با ایده اسامی رو صندلی‌های ردیف اول و تغییرات متن متناسب با این روزهای درد (که البته با رعایت قواعد هنری انجام و در بافت اثر تنیده شده و توی ذوق نمی‌زند) به قدر خود کوشیدند. دم شما گرم. دم شما گرم هم‌دردان و هم‌زنجیرانِ ما.

و اما در باب نمایش:
متن ساده و جمع و جور و روان است اما در برخی اپیزودها به ویژه اپیزود نخست ... دیدن ادامه ›› ابتر است.
طراحی صحنه به جاست و کار خود را به خوبی می‌کند و مخاطب را در فضا قرار می‌دهد.
هرچند معتقدم برای اظهارنظر درباره بازی بازیگران هر اثر نمایشی لازم است حداقل دو بارآن اثر را دید؛ اما آن چه با یک بار دیدن نمایش به ذهن می‌آید:
بازی سالار کریم‌خانی و صفورا خوش‌طینت تحسین برانگیز است. با صدایی ترتیب‌شده، بدن این دو بازیگر در تمام لحظات متناسب با موقعیت و دیالوگ‌هاست. حظ اصلی من از دیدن این نمایش دیدن همین بازی‌ها بود. به ویژه که مدت‌ها بود بازی خوب روی صحنه ندیده بودم.
بازی سایر بازیگران هم قابل قبول است و چند نکته درباره آن‌ها قابل ذکر است: پیمان محسنی در اپیزود معلول تا زمانی که روی تخت نشسته پاهایش هیچ نشانی از معلولیت ندارد و تنها وقتی می‌ایستد پاها معلول می‌شوند. زهرا آقاپور در اولین اپیزود حضورش (زن حامله) ضعیف ظاهر می‌شود که عمدتاً مربوط به انتخاب لحن نامتناسب با شخصیت است اما در اپیزودهای بعدی بازی قابل قبولی ارایه می‌دهد تا در اپیزود پایانی در نقش دختر ترک یک بازی خوب ارایه می‌دهد که با دیالوگ‌های نوشته شده برای شخصیت کار دشواری است. و اما متأسفانه ضعیف‌ترین بازی گروه برای خانم شادی شاه‌علی بود که نه در اپیزود مادر و پسر، «مادر» می‌شد و نه در اپیزود معتاد، «معتاد» می‌شد.

در نهایت همه‌ی این گروه «شریف» خسته نباشید.
ممنونم از لطف و حسن توجه تون🙏
۱۵ مهر ۱۴۰۱
ممنون از لطفی که دارید و وقتی که گذاشتید🙏
سلامت باشید🌷
۱۷ مهر ۱۴۰۱
ممنون از وقتی که گذاشتین و برامون نوشتید❤
۱۹ مهر ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
1. خرگوش از کوه بالا میرفت که به پایین بیفتد گانگستر اسلحه کشیده و ما سر میز شام هستیم و پدربزرگم چه دردی داشت وقتی که مرد و من چه غمی وقتی به جام جهانی نرفتیم سال 2010...

2. دوستان عزیز به سطور بالا توجه کنید. بنده یک انسان کاملا بی استعداد و بی هنر در نوشتن داستان و نمایشنامه و فیلمنامه هستم. اما میشود خودم رو در پشت سطور خزعبلی مانند بالا پنهان کنم و هیچ بعید نیست که کسی پیدا بشود و معنای فلسفی از اونها برداشت کند. اما حقیقت این هست که این سطور نتیجه بی هنری من هستند نه افکار روشنفکرانه.
3. آثاری از این دست در عرصه هنر ما رو به افزایش هست. باید هوشیار باشیم و به بی هنری و بی فکری باج ندهیم. اینها هنر نیست پوشاندن بی هنری هاست.
4. اسلو از این دست آثار است.
سجاد جان همین مشکل رو دیشب با شیهیدن داشتم!! متأسفانه آثاری از این دست در عرصهٔ هنر ما رو به افزایش هستند...
۲۶ مهر ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
رگ قصه ی بزرگ رادمردی را کوچک میگوید. داستان سه سرباز میهن در مرزبانی آن نمایشنامه ای بلند و با جزییات میطلبد که رگ در آن عاجز است. بر خلاف بسیاری سوژه ها که بی علت کش داده میشوند قصه رگ حقیتا نیازمند زمان و ظرافت بیشتری است. کاری که نمایش از انجام آن عاجز است را راوی به دوش میکشد و این نشان از آگاهی نویسنده و کارگردان نسبت به ناقص بودن روایت نمایش است. پس راوی می آید تا قصه را برای ما بگوید و در خلال آن لحظاتی از فروعات قصه را ببینیم.
کمدی نمایش بیش از آن که نیاز باشد پررنگ شده و حتی گاه تا سقوط به ورطه کمدی آزاد پیش میرود. گو اینکه کارگردان قصد دارد جماعتی کودک بی حوصله را بخنداند و پای نمایشش نگه دارد تا مطلب مهمی را به آنها بگوید.
طراحی صحنه اثر در به تصویر آوردن غربت سه سرباز نمره متوسط میگیرد و البته در جایی که باید، جغرافیا نمیسازد. فانوسها و راه انتهای صحنه چیست؟؟؟؟نمیدانیم. و آراستن بی علت آن هم در این نمایش واقع گرا ضعفی آشکار میشود. ولی ساختمان محقر هنگ مرزی و پل نقطه قوت طراحنی صحنه است.
بازی هیچ یک از بازیگران چشمگیر نیست و به علت پیش گفته درباره کمدی بی اندازه اثر در زمینه قصه غلط از آب درمی آید. در این میان ضعف آشکار بهناز بستان دوست در نقش گلبوته و عزیز (که همچون دیگر کاراکترها گاهی به زبان ترکی صحبت میکند) در کنترل بدن (خصوصا در نقش عزیز) و ناتوانی در ادای لهجه ترکی هنگام سخن گفتن به زبان فارسی و ترکی باعث شده تا قطعا بدترین بازیگر اثر باشد و پس از او رتبه بعدی به علت های مشابه به هلن بهرامی تعلق میگیرد. ولی عرفان ابراهیمی و وحید آقاپور تک لحظه هایی در بازیشان دارند که با به کارگیری صحیح میمیک به سطح متوسط نزدیک ... دیدن ادامه ›› میشوند.
در فقدان یا نقصان سایر اجزای نمایش، این موسیقی است که تا حدی جور درام را می کشد. قطعاتی قدیمی که تنها روزنه اثر برای بیان هنری آن چیزی است که میخواسته بگوید.

اما جستن این سوژه توسط ایوب آقاخانی صرفا از باب آگاهی دادن جای تشکر دارد و صد البته پیداست که یافتن سوژه در اثر نمایشی نه انتهای کار بلکه آغاز آن است. و هفت خوان رستم تازه از چگونه گفتن آن آغاز می شود. امری بدیهی که این روزها به شدت نادیده گرفته می شود.
سلام و عرض ادب
ممنون از دقت و وقتی که گذاشتین و نظراتتون رو جزٔ به جزٔ به ما انتقال دادید.
۲۶ شهریور ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
پستچی، پابلو نرودا نه خیال میسازد نه تصویر. زبانش در بیان قصه شیلی الکن است و در عاشقانه پستچی نیز. همچنان این نکته بسیار مهم مغفول است که نمایش از لحظه شروع برای تماشاگر آغاز میشود. پستچی، پابلو نرودا اما انگار میخواهد دانسته های مشترکش با تماشاگرانش را به سرعت و با ایما و اشاره ای بسیار بسیار خلاصه و ناقص مرور کند. نتیجه میشود این که حرفش فهمیده نمیشود و قصه ش نیز غیرمنسجم می ماند.
نمایش به هیچ عنوان به عمق نمیرود و اجازه همراه شدن با درد شیلی به تماشاگرش نمیدهد چرا به شدت اصرار بر 《ماندن》در ظاهر دارد.
امیرکاوه آهنین جان شخصیتی میسازد که نامش نروداست و تماشاگر باید به اتکای دانش قبلی خود و دیالوگهای نمایش بداند که او کیست. چرا که روی صحنه هیچ چیز که پابلو نرودا 《بسازد》نمیبیند. بازی اشکان خطیبی پر جنب و جوش و پر ادا و اطوار است و قرار است تحرک به صحنه ببخشد اما چه تناسبی با ماریو خیمنز دارد؟؟؟

در پایان این نکته گفتنی است که آماده کردن یک نمایش در مدت زمانی محدود و با رعایت حداقل استانداردها کار هر کسی نیست و کوشک جلالی در این سالها تبحر خوبی در این امر پیدا کرده و کمیت کارهایش در ایران نیز گویای این امر هست. ولی این روش هنرمند و مخاطب جدی را به جای خاصی نمیرساند.
دایِه*، زهره مقدم، امیر مسعود و masood این را خواندند
فصیح، ماهرو رستمی و محسن جوانی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نکته اصلی در هر اثر هنری استفاده از ابزار آن هنر برای بیان است. سینما و تئاتر بیانیه و مقاله و گزارش نیست. حرف خوب گفتن در درجه اول اهمیت نیست. حرف نادرست را با استفاده درست از ابزار هنر گفتن ارجح است بر حرف درست را با ابزار نادرست گفتن.
دیالوگ های گورخوابها در قواره شخصیتهایش نمیگنجد. گورخوابها سخن نمیگویند. این نویسنده است که از زبان گورخوابها سخن میگوید و این آغاز اشتباه است. این فکر که نویسنده باید جملات خود را در دهان کاراکترهایش بگذارد بسیار مخرب است و نتیجه میشود عدم تناسب شخصیت با دیالوگهایش.
تکرار پنج شش باره بر این که رسانه ای شدن مساله گورخوابها بخاطر دعواهای جناحی بوده نه دلسوزی و نهایتا به ضرر گورخوابها تمام شده، یا توهین به فم مخاطب است یا شیوه ای برای طولانی تر کردن نمایشنامه لاغر گورخوابها.
چکیده گورخوابها میشود سه چهار جمله گلایه از نابسامانی اجتماعی بی هیچ ظرافت که در دورهمی های دوستانه و مرور اخبار نیز رد و بدل میشود. بازی تا حدودی قایل قبول سیامک صفری عزیز که ذاتا و خارج از صحنه نیز حضور دلنشینی دارد نیز توان ارتقای نمایش به اثری متوسط را ندارد.
حمیدرضا مرادی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
گذشته از نکات مثبت و منفی ذکر شده در نظرات دوستان، تشکر میکنم از گروه بالاخص جناب آقای بهبودی گرامی که به خیلی ها همچنان یاد می دهند که اجرای تئاتر حتی در سالن های بزرگ نیازی به میکروفون ندارد اگر...بازیگر تئاتر باشی.

جناب آقای حسینی حرف شما صحیحه.سالن اصلی تئاتر شهر، درست برخلاف تالار وحدت، از نظر آکوستیکی بین خود بازیگران تئاتر تاحدی به این مشکل معروفه و همونطور که گفتید بازیگرانی که به این مشکل آشنا هستند قلق این سالن دستشونه و معمولاً باید بدونن چه کار کنند که صداشون به تمام ردیفها برسه.
۱۷ فروردین ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
با سلام و احترام؛
بنده دوشنبه شب 25 تیرماه نمایش رو دیدم. یک مطلبی خواستم مطرح کنم درباره بازیگری:
با شروع نمایش و در اولین صحنه با یک پدیده هولناک مواجه شدم. حسین حسینیان و نوید محمدزاده بازی داشتند و آقای محمدزاده میکروفون همراه داشت برای بیان دیالوگها که با کیفیت بسیار بد پخش کننده ها و اعتراض همراه با فریاد یکی از تماشاچیان، آقای محمدزاده میکروفون رو کنار گذاشت. اینجا اشاره کنم که متاسفانه این پدیده اسفبار استفاده از میکروفون رو سالها پیش در نمایش آمدیم نبودید رفتیم کار آقای رضا حداد و بعدتر در نمایش اعتراف کار آقای شهاب حسینی شاهد بودم.
اما خاطرم هست چند سالی پیش تر تئاتر تانگوی تخم مرغ داغ کار آقای هادی مرزبان بدون استفاده از میکروفون اجرا میشد و استاد علی نصیریان در سن قریب به هشتاد سالگی در تالار بزرگ وحدت دیالوگ ها رو به بهترین طریق ممکن ادا میکردند.

مطلب این که به نظر میرسه که علت استفاده از میکروفون نمیتونه از دو حالت خارج باشه؛ یا عزیزان بازیگر توانایی دیالوگ گفتن بدون وجود میکروفون در سالن های بزرگ و حتی متوسط رو ندارند یا این توانایی رو دارند ولی برای جلوگیری از فشار و آسیب به حنجره از میکروفون استفاده میکنند.(که البته درباره ... دیدن ادامه ›› نوید محمدزاده حتی اگر از بازی ایشون لذتی نبریم باید منصفانه گفت که با توجه به سابقه ایشون حالت اول منتفی به نظر میرسه).
در هر دو حالت فوق آیا بهتر نیست بازیگران بزرگوار قید حضور در تئاتر و یا حداقل اجرا در سالن های متوسط و بزرگ رو بزنند و کار رو واگذار کنند به اهل فنی که توانایی و قدرت بیان لازم رو برای انجام این کار دارند و نگرانی های احتمالی برای آسیب به حنجره شون رو ندارند!؟
بهتر نیست عزیزان بزرگوار بازیگر که توانایی یا تمایل به دیالوگ گفتن بدون میکروفون رو ندارند بیش از این آبروی خود و بازیگری رو نبرند!؟
نمیدونم شاید هم به نظر ایشان: نه بهتر نیست.
اقای حسینی من به همراه دوستانم دوشنبه 25 تیر در سالن بودیم در ردیف 2 باکس وسط و از نظر ما هیچ مشکلی نبود نکته ای رو که به ان اشاره کردید واقعا یک پدیده هولناکی نبود و هیچ اتفاق خاصی هم نیوفتاد. نوید محمدزاده میکروفون به همراه داشت ولی بعد از گفتن اولین دیالوگ متوجه کیفیت صدا شد و در همان لحظه میکروفون رو کنار گذاشت و تازه از نظر من کاری که اون خانم از انتهای سالن انجام داد و وسط اجرا نمایش با صدا بلند گفت که کیفیت صدا خوب نیست و ما نمی شنویم خیلی کار زشتی بود چون دیگه این نکته رو همه اون هایی که اهل تئاتر هستن و نیستن میدونن که وسط اجرا نباید صحبت کرد دیگه جیغ که جای خودش رو دارد و همیشه بهتره به جای عجله کردن صبر کنیم تا ببینیم نتیجه چی میشه. نوید محمدزاده خودش به تنهایی ادم با تجربه ای در عرصه تئاتر هست و در اون لحظه خودش بهترین تصمیم رو با توجه به کیفیت صدا میگرفت اینو دیگه ماهایی که زیاد تئاتر میبینیم میدونیم و بهتره تماشاگر هایی هم که تازه دارن تئاتر دیدن رو تجربه می کنن بدونن که همیشه بازیگر خودش در اون لحظه بهترین کار رو انجام میده و نیازی به تذکر و جبغ نیست و دیدیم که بعد از گفتن اولین دیالوگ نوید محمدزاده خودش میکروفون رو کنار گذاشت و نکته بعدی که به ان اشاره کردید واقعا متاسفم کرد چون اینو میدونیم و به دفعات در اجرا های مختلف دیدیم که نوید محمدزاده توانایی گفتن دیالوگ رو بدون میکروفون در سالن های بزرگ داشته و به زیبایی این ... دیدن ادامه ›› کار و انجام داده و انصاف نیست که بیان می کنید برای فشار و اسیب به حنجره از میکروفون استفاده کرده واقعا شما تئاتر های نوید محمدزاده رو دیدین و این جوری قضاوت می کنین... قطعا نوید محمدزاده توانایی اعجاب بر انگیزی در عرصه سینما و تئاتر داره که به این شکل تماشاگر رو بر صندلی با بازی خیلی خوبش میخکوب میکنه و همین طور داشتن قدرت بیان خوبش و لحن خوبش و بازی خوبش که همیشه رو صحنه درخشانه. امیدوارم با یه نگاه قشنگ تر همدیگه رو قضاوت کنیم و به هنر کسی که واقعا هنرمنده احترام بذاریم .
۲۶ تیر ۱۳۹۷
اقای حسینی این که روز به روز افراد علاقه مند به دیدن تئاتر شوند خیلی خوش حال کننده هست و این که هر چه قدر جامعه ی افراد تئاتر بین گسترده تر شوند زیباتر است اما نکته اینجاست که در خیلی از اوقات افرادی رو در سالن های تئاتر میبینیم که نه تنها به ما بلکه به خودشون هم احترام نمیذارن اینکه با توجه به این همه تذکر باز میبینیم بعضی از افراد در سالن تئاتر نه تنها موبایل خود رو خاموش نمیکنند بلکه با تلفن همراه خود سلفی هم می گیرند و صحبت میکنند و ... واقعا جای تاسف دارد . قطعا من هم از همون اول تئاتر بین نبودم و بالاخره از یک جایی برای دفعه اول تئاتر دیدم ولی همیشه مواظب بودم تا کاری نکنم که تمرکز دیگران به هم بخورد یا حداقل نکات اولیه در حین دیدن اجرا رو رعایت میکردم ولی الان متاسفانه کمتر شاهد این موضوع هستیم و افرادی رو در سالن میبینیم که احساس میکنند به دیدن فیلم کمدی امده اند تا دیدن یه تئاتر درام . در هر صورت از نظر من کار اون خانم در حین اجرا که با صدا بلند تذکر دادند کار درستی نبود و اقای حسینی قطعا هر بازیگری با توجه به تجربه خودش بهترین تصمیم رو میگیره اون خانم حتی چند دقیقه اجازه نداد تا ببینیم برای دقایق بعد چه اتفاقی می افتد شاید اگر اندکی صبر میکردند همه چیز درست میشد و قطعا نمایش تا انتها با اون کیفیت صدا پیش نمیرفت و در هر صورت به نظر من چه نوید محمدزاده چه رضا بهبودی چه ستاره پسیانی و الهام کردا و سعید چنگیزیان و هوتن شکیبا ... دیدن ادامه ›› و پارسا پیروزفر و صابر ابر افرادی هستند که دیگر در تئاتر به همه ثابت شده اند و از نظر من تو نسل جوان تک تکشون رو صحنه درخشان هستند و در صحنه تئاتر در مواقع حساس بهترین تصمیم رو با توجه به تجربه تئاتری که دارن میتوانند بگیرند.
۲۷ تیر ۱۳۹۷
جناب آقای سجاد حسینی ! چقدر خوب و سنجیده حق مطلب رو ادا کردید..زنده باد
۳۰ تیر ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دیدن بازی رضا بهبودی در مترانپاژ را به همه علاقمندان،دانشجویان و شیفتگان بازیگری توصیه میکنم.یک بازی برونگرای فوق العاده که طی نمایش بازیگر با تمام وجود روی صحنه انرژی مصرف میکند و نتیجه ای درخشان را در پی دارد. رضا بهبودی 《پادشاه صحنه》بودن بازیگر را به طور استثنایی معنا میکند.
سرمایه کمیاب بازیگری روی صحنه که در این وانفسای زور زدن برای خنداندن تماشاگر با شوخی های جنسی و دیالوگ کردن جوک های تلگرامی، با حضور درخشانش فقط و فقط و فقط تماشاگر را با بازی خودش میخنداند و نه حتا متن.
جادوگر است رضا بهبودی روی صحنه مترانپاژ.
2عدد بلیط ماجرای مترانپاژ جمعه 21ام ساعت 18
ردیف 2/وسط
09029637927
۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید