اینجا بهم میگن نباید بشمری، سختتر میگذره، دیرتر میگذره
ولی چیکار کنم، نمیتونم
۴۰ روزه اینجام، دور از خونه و خانواده و همه چی
نمیدونم چند روز دیگه باید بمونم، ۴، ۴۰، ۴۰۰ یا...
ولی میگذره
مگه جز اینه که تاریک ترین لحظه ی شب، درست لحظه ی قبل از طلوع خورشیده؟
من این شانس رو دارم که شب ها بیدار باشم و طلوعش رو ببینم، واقعا زیباست...
ممنونم الهه جان، یه شب دیگه و یه اشک شوق ریختن دیگه :)
محمد جان تو برای آدم بودن زیادی پاک و شفاف و مهربونی و از اونایی که دانه های دلت پیداست پسر، برای فرشته بودن بال نداشتی که فکر کنم الان دیگه داری (ایموجی قلب و قلب و قلب)
باید به احترام تو ایستاده تشویق کرد
ایستاده بغض کرد
ایستاده گریست...
عمیقا برای تک تکتون احترام و ارادت قایلم
عمیقا به خاطر شرایط جهنمی حاضر متاسفم
و عمیقا بارها شکستم و خون از دل جاری شدم
کاش جز دعا کار دیگری می تونستم برایت بکنم
پرستار و دکتر عزیزم..
متشکریم.
سلام محمد جان امروز بعد از دو ماه دوباره به تیوال سر زدم واقعا با مشکلات این چند وقت نا توان شدم ولی خیلی به یادت بودم پسر خوب، من که تهرانم و میرم بیمارستان بر میگردم خونه حال خوبی ندارم شما که دور از خانواده شرایطت سخت تره.
ولی قوی باش امیدت رو از دست نده توانایی تو خیلی بالاست ما موفق میشیم :)
راستی من کرونا گرفتم ولی شکستش دادم تو خیلی مراقب خودت باش.
سلامخانمرضایی جااان
چقدرررررررر دلم تنگتونه
بشینم تو اون کافهه جلوتون، برام از پرستاری و تجربه ها و درس هایی که از زندگی گرفتین بگین و من کیف کنم و نفهمم زمان چجوری میگذره.
منم این روزها خیلی بیادتون بودم و دعا دعا میکردم حالتون خوبِ خوبِ خوب باشه
شرایطم به شکلی افتضاحی دشوار و سخته ولی بازم به خودماجازه نمیدم بگم درک تون میکنم، چون مطمئنم تو خط مقدم وضعیت بغرنج تر هست
با همه ی وجودم براتون انرژی میفرستم
آنتی ژن های این ویروس لعنتی رو با هم به خاک میمالیم :)
محمد جان خوشحالم که اینقدر انرژی داری من به تو ایمان دارم سختی ها رو تحمل کن به امید روزهایی که دوباره با هم قرار تئاتر بذاریم وساعتها با هم گپ بزنیم .
سعی کن به این دوران از زندگی مثل کلاس درس نگاه کنی من تو این دو ماه خیلی چیزها از کرونا یاد گرفتم اینقدر ها هم بد نبوده برای جهان این تلنگر لازم بود .ولی باید شکستش داد .
با هم.