با توجه به شرایط و الزامات داستانهای فانتزی و سورئال ، تئاتر و نمایش بستر مناسبی برای به تصویر کشیدن این گونه از ادبیات نمایشی می باشد. در متون فانتزی روایت خطی و مستقیم نیست و روایت غیرخطی می باشد.در نمایش درخت شیشه ای آلما با توجه به تکرار موقعیت در صحنه های نمایش و فلش بک های به گذشته دارد و بالاخره نمایش به نقطه آغازین خود می رسد ، این روایت غیرخطی به خوبی مشهود و نمایان می باشد.همه ماجرا در ذهن پریشان کاراکتر اصلی اتفاق می افتد و اتفاقات از دل حفره های ذهنی آشفته و سردرگم این کاراکتر پردازش و در صحنه نمایش آشکار می شود.نکته قابل توجه این می باشد که کاراکتر اصلی هیچگونه کنترل و اشرافی بر افکار خود ندارد و نمی تواند جلوی این افکار را بگیرد.
طراحی صحنه این نمایش ، خانه ای می باشد که بخش عمده آن آشپزخانه می باشد و بیشتر ماجرا در آشپزخانه اتفاق می افتد . زن و شوهری که در این خانه از آگهی های حراج مجلات ، اجناس قدیمی و ناکارآمدی را خریداری می نمایند و در چند دیالوگ به گران بودن و بی مصرف بودن این اجناس اشاره می شود. ماجرای اصلی از جای شروع می شود که بازیگر اصلی زن نمایش اقدام به خرید کتابی با عنوان درخت شیشه ای آلما می کند.
با عرض خسته نباشی به گروه بازیگران و کارگردانی نمایش ، تماشای این نمایش رو پیشنهاد میدهم...