در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | پوریا صادقی درباره نمایش درخت شیشه‌ای آلما: پست قبلیم رو با این جمله تموم‌کردم: “نوع پیچیده تر و ساده تری از روای
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 02:17:19
پست قبلیم رو با این جمله تموم‌کردم:
“نوع پیچیده تر و ساده تری از روایات هم هست که من این رو بیشتر می پسندم.“
ما چند جور رستوران داریم. رستورانای معمولی که منو دارن و چندین نوع غذا. بوفه باز داریم که میریم تو و آزادیم هرچی خواستیم بخوریم. بعضی از رستورانام هستن که فقط یه جور غذا دارن. میریم تو و بدون اینکه بپرسن، همون غذا رو میذارن جلومون. مثل لقمه رضا یا بعضی کته کبابیای شمال.
بوفه باز یکم بلدی میخواد. شاید دفه ی اولی که بریم، بشینیم پشت یه میز و منتظر گارسون بمونیم. و چون هرگز نمیاد، بعد از یه مدت گرسنه تر و کلافه بلند شیم بیایم بیارون.
شاید یه بار اونقدر غذا بکشیم که حالمون بد بشه و کلی هم نخورده روی میز باقی بمونه.
اما میشه با دونستن ذائقه مون و قدرت هضممون، یه بشقاب لذیذ درست کنیم. از همه ی اون غذاهایی که دوست داریم به اندازه برداریم و یه شام به یاد موندنی برای خودمون ... دیدن ادامه ›› بسازیم.

اکثر نمایش هایی که میبینیم، از اون نوع دوم رستورانان. یه غذا دارن که میذارن جلومون و مام یا همش رو میخوریم یا کمی باقی میذاریم. اما چون تو طبخ اون یه غذا خیلی ماهر شدن و البته رستوران های زیادی هم وجود داره، به عنوان یه محدودیت به چشممون نمیاد. بسا عادت کردیم به این تک غذایی و نداشتن آزادی انتخاب.
بعضی از نمایش ها مثل بوفه باز میمونن. وارد سالن که میشیم، گوش تا گوش میز چیدن پر از غذاهای لذیذ. ما فقط باید بلند شیم و با یکم بلدی، بشقاب لذیذ خودمون رو بچینیم. و شب به یادموندنیی با اجرای صحنه ای داستان خودمون بسازیم. چی از این بهتر.
جالبه؟
اما این همه ماجرا نیست. این جور نمایش ها قدرت انتخاب رو در ما تقویت میکنن. خلاقیت رو، میل به آزادی رو، مسئولیت پذیری رو. مهتر از همه اینکه با آزادی چه کنیم رو در ما تقویت میکنه.
ادامه ی حرفم از بعد اجتماعیه و نه سیاسی:
ما نمیدونیم با آزادی چکار کنیم. معمولا آزادی رو به هرج و مرج تبدیل می کنیم. چه تو صف خرید، چه سر کلاس مدرسه، چه سالن نمایش و چه اوایل دهه ۵۰. هنوز هم تغییری نکردیم. به محض بدست آوردن کمی آزادی، میخوایم میز رو پشت و رو کنیم. و فکر می کنیم با برانداختن میز، همه چیز درست میشه. همون فکری که پنجاه سال پیش میکردیم. این ناشی از عدم آشناییمون با آزادیه و نابلدیمون در مواجهه با آزادی. اواخر دهه چهل تا اواخر پنجاه، آزادی های مختصری که وجود داشت رو نپذیرفتیم و فریاد زدیم ما قنداغ هزار چهارصد ساله ی خودمون رو میخوایم تا احساس امنیت کنیم. ما میخوایم داستان بهمون دیکته بشه. ما حال چیدن بشقاب خودمون رو نداریم. و دنیا هم همون رو بهمون داد.
امروز که اندکی قدرت انتخاب و خلاقیت بهمون داده میشه، میتونیم بپذیریمش و تمرینش کنیم. این تاثیر عمیق هنر و تئاتره. زیستنِ زندگی نزیسته. تئاتر فقط چیزی نیست که بین بسته و باز شدن در سالن اتفاق میوفته. ما اگر نتونیم داستان یه نمایش رو انتخاب کنیم و بنویسیم، چطور میتونیم داستان زندگی و آینده و کشورمون رو بنویسیم و با عواقبش مواجه بشیم. انتخاب کنیم، بسنجیم، اشتباه کنیم، بیاموزیم تا بتونیم پیشرفت کنیم. با کمی آزادی و حق انتخاب، مرعوب نشیم و به قنداغ امنمون پناه نبریم. مشق انتخاب و مسئولیت پذیری و آزادی کنیم تا اگر روزی دوباره دست داد، اشتباهات گذشته رو تکرار نکنیم. مشق کنیم تا بتونیم نتایج رفتارهامون و انتخابامون رو پیش بینی کنیم. و مسئولیتشون رو بپذیریم. پیش بینی واقع بینانه و نه هیجانی و دلخواه. اینکه رفتارهامون طبق پیش بینی هامون نتیجه نداده، یعنی پیش بینی هامون و نتیجه گیری هامون واقع بینانه نبود.
اگر انتخاب کنم روح دختر همون آلماس و بعد به نتیجه منطقی نرسم، بر میگردم و داستان رو جور دیگه ای می نویسم. مشق می کنم.

آلما و شیرخشک نمونه های زیبایی برای این مشق بودن. برای همین بود که نوشتم: “شیر خشک برای من امید به آینده بود”. که آلما هم همین بود برام. و البته آلما در جلب مخاطب و دادن این تجربه به افراد بیشتری موفق بود. که خیلی هاشون خواسته یا ناخواسته مشق کردن.
اینها جذابیت های این جور نمایش هاست و اینهاست که منو سر ذوق میاره و عاشق میکنه.

زنده باد…
آقا این داستان تو و آلما شده مثل حکایت سپهر و شیهیدن!!
تا ما رو شیهه شیهه نکنی سر این آلما بی‌خیال نمیشی????
ولی واقعاً خوشحالم انقدر حال کردی??
هر چقدر دلت می‌خواد از این نمایش و حال خوبت برامون بنویس??
۱۳ آبان ۱۴۰۰
ریگولتو (rigoletto)
امیرمسعود فدائی
آقا این داستان تو و آلما شده مثل حکایت سپهر و شیهیدن!! تا ما رو شیهه شیهه نکنی سر این آلما بی‌خیال نمیشی???? ولی واقعاً خوشحالم انقدر حال کردی?? هر چقدر دلت می‌خواد از این نمایش و حال خوبت ...
دوست عزیز گروه تئاتر «ریگولیتو»، نمایش تازه‌ی ما به نام «پناه‌کاه» از ۲ تیر در تماشاخانه‌ی ایرانشهر اجرا خواهد شد. امیدواریم شما را در سالن نمایش ببینیم.

لینک تیوال: https://www.tiwall.com/p/panahkah2
۲۶ خرداد ۱۴۰۱
ریگولتو (rigoletto)
امیرمسعود فدائی
آقا این داستان تو و آلما شده مثل حکایت سپهر و شیهیدن!! تا ما رو شیهه شیهه نکنی سر این آلما بی‌خیال نمیشی???? ولی واقعاً خوشحالم انقدر حال کردی?? هر چقدر دلت می‌خواد از این نمایش و حال خوبت ...
دوست عزیز گروه تئاتر «ریگولیتو»، نمایش تازه‌ی ما به نام «پناه‌کاه» از ۲ تیر در تماشاخانه‌ی ایرانشهر اجرا خواهد شد. امیدواریم شما را در سالن نمایش ببینیم.

لینک تیوال: https://www.tiwall.com/p/panahkah2
۲۶ خرداد ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید