کار جنون ما به تماشا کشیده است یعنی تو هم بیا که تماشای ما کنی
امشب ( ۲۵ آذر ) به تماشای این اثر نشستم. مهمترین نقدی که به این اثر وارده طولانی بودنش و افتادن مداوم ریتم صحنس. نمایشی که اکثر بازیگرانش با صداسازی های عجیب و غریب سعی در نشون دادن خودشون دارن اما نمی تونن ریتم صحنه رو نگه دارن که حوصله تماشاچی سر نره. درسته که این افراد روان پریش هستن و فضا بین واقعیت و خیال در کششه اما به هر حال وقتی برخی بازیها رو روی صحنه می دیدم کاملا بازیگر خارج از کاراکتر توی ذوق می زد. البته نباید از تلاش بازیگران عزیز کار گذشت دستشون درد نکنه و خسته نباشن اما به هر حال انتظارا خیلی بیشتر از چیزی بود که من روی صحنه دیدم. ناگفته نماند که این نمایش ضربه اصلی رو از کارگردانی می خوره. کارگردان در دراماتورژی و بالانس نمایشنامه در بخشهایی بسیار حرفه ای و درخشان کار کرده درحالی که در بخشهایی هم به شدت سطح کار رو پایین آورده. بازی گرفتن از برخی بازیگران هم گویا کلا فراموش کردن که ترجیح می دم در مورد نقش هاش صحبتی نکنم.
در انتها برخی از بازیگران خصوصا در گروه خانم ها نسبت به سایرین بسیار بهتر عمل کردن که ازشون تشکر می کنم که کمبودها رو کمرنگ تر کردن. برای کل گروه آرزوی موفقیت دارم و امیدوارم در تجارب بعدیشون قدمهای محکمتری رو به بالا بردارن.