عجب! امشب که دیگه ساعت ۱۲ نشده از لیست رایگانهای کانون دراومده -_-
ده دقیقه موندهبود تمومش کنم که الان اومدم سراغش مابقی رو ببینم که دیدم از رایگان بودن دراومده و خب نمیخوام هم واسه دیدنش هزینه کنم.
ولی بشدت کار باحالی بود. از جهت نورپردازی و کارهای گرافیکی و تعاملی که با بچهها داشت میتونم بگم معرکهبود. تهش هم که خب معلومه چی میشه دیگه پلشت رو شکست میدن ولی از اون تئاترها بود که با اینکه آخرش رو هم میدونستی ولی چون جذابیت داشت دلت میخواست تا آخرش رو ببینی.
اولش گمون کردم قراره یکی از قصههای ادبیات کهن باشه (با توجه به اسمش) و از اونجایی که اصلا با ادبیات کهن ارتباط برقرار نمیکنم و علاقهای ندارم گفتم نبینمش ولی دلو به دریا زدم و دیدم نه واقعا باحاله.
تنها موردی که اذیتم کرد هرجومرج بچهها و داد و بیداد زیاد از حد بود و یه دخترکی که راه بهراه زهر مار و مرض میگفت. من کبادهی ادب و تربیت نمیکشم چون خیلی هم آدم مودبی نیستم ولی دیگه رو صحنهی تئاتر و به عوامل بازیگر و عروسکگردان، یه بچه هی زهر مار و مرض بگه از تربیت شایستهی خانوادهست -_- درضمن من این فیلم تئاتر رو با سرعت ۱.۵ دیدم چون بنظرم خیلی روندش کند بود و میشد در عرض ۵۰ دقیقه هم تمومش کرد و یک ساعت و دهدقیقه لفتش نداد ؛)