بالاخره بعد از تردیدهای فراوان در راستای دیدن یا ندیدن این نمایش، دیروز پنج خرداد به دیدنش نشستم.
امید چندانی نداشتم که راضی از سالن بیام بیرون ولی کاملاً خلاف انتظارم رقم خورد.
نمی‌تونم بگم از دیدنش کیف کردم (چون اصلاً کیف کردنی نبود) ولی قشنگ و حسابی بهم ضربه زد.
علاوه بر خود نمایش یه ضربه هم به خاطر سوالاتی که تماشاگران از روشنک پرسیدن خوردم!



اما سیری که طی شد تا تصمیم به خرید بلیط گرفتم:
قبل از اینکه این نمایش رو صحنه بره قصد داشتم ببینمش.
اما بعدش که دیدم بازخوردای منفی ... دیدن ادامه ›› زیادن یه خرده دو دل شدم.
دیگه با کامنت مریم اسکندری، از لیست خواسته‌هام حذفش کردم. (معمولاً هم‌نظرم باهاش)
بعدش که دیدم سپهر پنج ستاره داده دیگه هنگ کردم! آخه با سپهرم معمولاً هم‌نظرم!
دیگه خلاصه طی یک گفتگوی حضوری با مریم خانم دوستاره و امیرمسعود فدایی بلیطش رو برای روزی که شکوفه‌های گیلاس رو می‌خواستم ببینم، گرفتم. و حاصل این دبل هم شد یه پنج ستاره برای این کار و یه چهار ستاره برای اون یکی.
تشکر از همۀ دوستانی که در این سیر نقش داشتند :))